مرحوم آیت الله حاج سید محمدمحسن حسینی طهرانی رحمة الله علیه فرزند مرحوم علامه نقل می کنند: مرحوم آقا رضوان الله علیه در شب وفاتشان در بیمارستان بودند و در آن شب به واسطه التهاب و کسالت قلبى تا صبح نخوابیده بودند و شب تا صبح با رفقایی که بودند مى گفتند و مى خندیدند و مزاح و شوخى مى کردند. بعد از نماز صبح براى ایشان تقریباً یک حالت وقفه اى پیدا شد و به طور کلّى صفحه مانیتور صافِ صاف شده بود، و بعد از چند دقیقه دوباره قلب ایشان به کار افتاد.
بعد از این جریان، ایشان تا موقع رحلتشان که تقریبا سه ساعت طول کشید دیگر با کسى صحبت نکردند؛ تنها حرفشان در این مدّت فقط این بود که چون تشنه مى شدند مى گفتند: «به من آب بده!» و به یک ذکرى هم مشغول بودند. رحمة الله علیه رحمة واسعة