مرحوم جمال السالکین عارف واصل و سالک کامل آقای حاج شیخ محمد بهاری اعلی الله مقامه الشریف را می توان از اسطوره های ایمان و عرفان نامید. مقاله حاضر به حالات ایشان در میان مکتوبات حضرت علامه طهرانی رحمة الله علیه اختصاص دارد.
بسم الله الرحمن الرحیم
أحوال آقا شیخ محمد بهاری همدانی در کلمات علامه طهرانی ره
منبع: سلسله مقالات تالیف حجت الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی
مرحوم جمال السّالکین و عماد العلماء الرّبانییّن عارف واصل و سالک کامل آقای حاج شیخ محمد بهاری اعلی الله مقامه الشریف را می توان از اسطوره های ایمان و عرفان نامید که از مبرّزترین شاگردان مکتب عرفانی مرحوم آیت الحق آخوند ملا حسینقلی همدانی افاض الله علینا من برکات تربته به شما رمی آیند.
مرحوم آیت الله حضرت علامه طهرانی اعلی الله مقامه الشریف در بیان احوال آن ابر مرد وادی توحید و ولایت می فرمایند:
آقاى حاج شیخ محمّد بهارى قدس الله تربته الشریفه از أعاظم تلامذه و شاگردان آخوند مولى حسینقلى همدانى است؛ که سالیان متمادى درک حضور او را نموده است، و به درجات کمال فائز آمده است. مرقد شریف او در قریه بهار: موطن و زادگاه اصلى او در قرب شهر همدان است و مزارى است مشهور و معروف و مورد توجّه تمام اهالى قریه بلکه اهالى شهر همدان. این حقیر کراراً و مراراً براى زیارت مرقدش به بهار همدان رفتهام. معروف است که: آن مرحوم از میهمانان خود پذیرائى مىکند. در «الذریعة»، ج 4، ص 46 وفات او را در نهم شهر رمضان (1325، هجرى قمرى ضبط نموده است؛ یعنى بعد از وفات استادش به چهارده سال. زیرا آخوند در 28 شعبان (1311) در کربلاى معلّى که براى زیارت مشرف شده بود رحلت کرد، و قبرش در صحن مطهّر حسینىّ، در چهارمین بقعهاى که در سمت چپ کسى که از در زینبیّه وارد مىشود، قرار دارد (نقباء البشر، ج 2 ص 677). بارى در کمال و شرف آقاى حاج شیخ محمّد بهارى همین بس که: حضرت استاد: آیة الله علّامه طباطبائى قدّس سرّه براى حقیر فرمودند: استاد ما مرحوم آیة الله حاج میرزا على آقا قاضى رضوان الله علیه مىفرمودند: استاد ما مرحوم آقا حاج سیّد أحمد کربلائى قدس الله نفسه مىفرمود: ما پیوسته در خدمت مرحوم آیة الحقّ آخوند مولى حسینقلى همدانى بودیم و آخوند صد در صد براى ما بود. ولى همینکه آقاى حاج شیخ محمّد بهارى با آخوند روابط آشنائى و ارادت را پیدا نمود؛ و دائماً در خدمت او تردّد داشت؛ آخوند را از ما دزدید. ( توحید علمى و عینى، ص: 17 ، پاورقی)
سیدنا الاستاد مراتب سیر و سلوک ایشان را هم رتبه عارف کامل مرحوم آقا حاج سید احمد کربلایی رحمة الله علیه استاد عرفانی و سلوکی مرحوم آقای قاضی قدس الله نفسه این یگانه دوران می دانستند و از ایشان تعبیر به عدیل و همردیف می آوردند و در جایی می فرمایند:
مرحوم آیة الله حاج سیّد أحمد طهرانى کربلائى از أعاظم فقهاء شیعه إمامیّه و از أساطین حکمت و عرفان الهى بوده است. امّا در حکمت و عرفان همین بس که پس از رحلت مرحوم عارف بى بدیل و حکیم مربّى، و مدرّس وحید، و فقیه عالیقدر: حضرت آیة الله العظمى آخوند مولى حسینقلى همدانى رضوان الله علیه، در نجف اشرف، با عدیل و همردیف خود: مرحوم حاج شیخ محمّد بهارىّ، در میان سیصد تن از شاگردان آن مرحوم، از مبرّزترین شاگردان، و از أساتید وحید این فنّ بودهاند؛ و پس از مهاجرت آیة الله بهارىّ به همدان ، یگانه عالم أخلاق و مربّى نفوس و راهنماى طالبان حقیقت در طىّ راه مقصود، و ورود در سُبُل سلام و ارائه طریق لِقاى حضرت أحمدیّت، و سیر در معارج و مدارج کمال نفس انسانى، و ایصال به کعبه مقصود، و حرم معبود بوده است. (توحید علمى و عینى، ص: 18)
مرحوم علامه طهرانی رضوان الله تعالی علیه می فرمودند:
استاد ما مرحوم حاج میرزا على آقاى قاضى مىفرمودند: استاد ما مرحوم حاج سیّد أحمد کربلائى رحمة الله علیه مىفرمود: ما پیوسته در خدمت مرحوم آیة الحقّ آخوند ملّا حسینقلى همدانىّ رضوان الله علیه بودیم، و آخوند صد در صد براى ما بود؛ ولى همینکه آقا حاج شیخ محمّد بهارى با آخوند روابط آشنائى و ارادت را پیدا نمود و دائماً در خدمت او رفت و آمد داشت، آخوند را از ما دزدید. (مهرتابان ص 323)
البته بر اساس آنچه که در کتاب روح مجرد که به شرح حال عارف نامی و سالک فانی مرحوم آقای حاج سید هاشم حداد رضوان الله تعالی علیه آمده است مرحوم آقای حداد وقتی بر مزار آقا شیخ محمد بهاری حاضر می شوند انتظار بیشتری از نفحات ایشان داشتند.
سیدنا الاستاد شرح ما وقع را اینچنین می نگارند:
تمام مدّت توقّف در همدان نُه روز طول کشید. یکروز رفقا ایشان را بر مزار أبو علىّ ابن سینا بردند که شخصیّت او در نظر ایشان چندان مُعْجِب به نظر نیامد. و یک روز براى زیارت اهل قبور و زیارت قبر مرحوم آیة الله حاج شیخ محمّد بهارى رضوانُ الله تعالى علَیه، تقریباً با جمیع رفقاى همدانى و طهرانى با دو عدد مینى بوس به بهار همدان تشریف بردند؛ و پس از مدّتى توقّف خودشان با رفقا رو به قبله بر سر مقبره مرحوم بهارى و خواندن فاتحه و درخواست علوّ درجات و مقامات، از آن قبر منصرف، و شروع کردند گردش کردن در میان قبرها و طلب غفران نمودن، و شاید نیم ساعت تمام طول کشید که براى مدفونین آنجا طلب مغفرت میکردند.
در میان قبرها که مىگشتند، بنده با ایشان تنها در جلو بودم و بقیّه رفقا به فاصلهاى از پشت مىآمدند؛ حضرت آقا به من فرمودند: ما شنیده بودیم که مرحوم انصارى بدین قبرستان سر مزار مرحوم حاج شیخ محمّد بهارى زیاد مىآمده است، و چه بسا از همدان- که تا بهار دو فرسخ است- پیاده مىآمده است. این آمدنها براى جلب روحانیّت و استمداد از روح او باید بوده باشد؛ اینک معلوم شد: مرحوم بهارى آن مقدار درجهاى را نداشته است که مرحوم انصارى از روح او استمداد کند و گمشده خود را بجوید؛ مرحوم انصارى پى من مىگشته است، و براى استشمام این بو، در این ساعت و در این مکان، این راه را طىّ مىنموده است. (روح مجرد، ص: 156)
از این بیان مُعجب مرحوم آقای حداد بدست می آید که مرتبه سیر و افق سلوکی و عرفانی ایشان و همینطور مرحوم آقای انصاری همدانی رضوان الله تعالی علیه به مراتب بالاتر از مراتب سلوکی آقای بهاری بوده است که البته این کلام بر عدم کمال مرحوم بهاری دلالتی ندارد بلکه نظر به تفاوتی در مرتبه کمال عرضی و سعه و ظرفیت آنان دارد و الا که کلماتی که سابقا ذکر شد کمال مرحوم بهاری را ثابت می گرداند.
درباره خصوصیات اخلاقی و روحی آن بزرگمرد آمده است که ایشان بسیار مزّاح و شوخ طبع بودند. (اسرار ملکوت، ج 2 ص 478)
یکی از نفحات قدسی و آثار مبارک مرحوم آقا شیخ محمد بهاری این است که ایشان از زائرین قبر خود پذیرایی می کنند که مرحوم علامه در کتاب روح مجرد در همان شرح رفتن مرحوم حداد بر مزار ایشان بر آن مهر تایید می زنند و می فرمایند: حقیر این مطلب را امتحان کردهام. و در سالیان متمادى چه در حیات مرحوم انصارى و چه در مماتشان که به همدان زیاد تردّد داشتهام، هر وقت بر مزار مرحوم شیخ آمدهام به گونهاى خاصّ پذیرائى فرموده است. بسیارى از دوستان هم مدّعى این واقعیّت مىباشند. ولیکن در آن روز پذیرائى شیخ از حضرت آقا بطورى بود که تقریباً تمام بهار همدان را فرا گرفت، و مرد و زن به قبرستان روى آوردند. (روح مجرد، ص: 157)
حقیر هم که از کودکی به جهت توطّن در زادگاهم همدان هر گاه با مرحوم والد و یا برخی از شاگردان مرحوم آقای انصاری همدانی و سابقین از شاگردان مرحوم سیدنا الاستاد بدانجا می رفتم، حالات و خاطرات به یاد ماندنی در ذهن دارم.
خوب است سالکین راه خدا برای عرض ادب و کسب همت از ساحت چنین بزرگانی راه را بر خود هموار نمایند و هر از چند گاهی بر مزار این شخصیت الهی حاضر شوند و از الطاف و انفاس و نفحات و برکات تربتشان بهره مند گردند. مدفن آن عارف سترگ و عالم ربانی در شهر کوچکی به نام بهار است که زادگاه ایشان بوده و در 19 کیلومتری شهر همدان می باشد.
آقا سید محمد حسن قاضی رحمة الله علیه فرزند مرحوم آقای قاضی نقل می کنند: که مرحوم آقای قاضی رحمة الله علیه به همه توصیه می کردند که اگر قبری از امام زادگان یا علما و بزرگان در اطرافتان یا شهرتان هست، حتماً بروید. (مصاحبه با فرزند مرحوم قاضی)
مرحوم آقای حاج شیخ محمد جواد انصاری همدانی رحمة الله علیه همیشه پیاده مسیر 19 کیلومتری همدان تا بهار را برای زیارت مزار شیخ محمد بهاری می آمدند و میگفتند بعد از قبر سلمان فارسی قبری را به نورانیت این قبر ندیده ام.
یکی از نزدیکان حضرت آیت الله آقای حسن زاده آملی دامت برکاته نقل می کردند: ایشان هم مکررا برای زیارت شیخ بهاری تشریف میبرند . در یکی از شبها که ایشان تشریف آورده بودند ، بعد از اینکه وارد آرامگاه شدن ، کناری ایستاده و دستشان را به ضریح نمیزدند. پرسیدند که آقا چرا جلو تشریف نمیبرید؟ فرموده بودند: من هنوز به مقامی نرسیدم که دست به این ضریح بزنم.
مرحوم عارف کامل و سالک واصل میرزا جواد آقا ملکی تبریزی رحمة الله علیه که رفیق سلوکی شیخ محمد بهاری بودند به شیخ محمد "قبلة العلما" میگفتند و از شاگردانش میپرسیدند: که آیا مزار شیخ محمد زیارتگاه شده و مردم به زیارت میروند.
مرحوم میرزا محمد حسین نائینی رحمة الله علیه از استوانه های علمی عالم اسلام در عظمت مقام شیخ محمد بهاری می فرمودند: شهر آنجاست که شیخ محمد بهاری خفته است
آری؛
خرم آن بقعه که آرامگه یار آن جاست |
راحت جان و شفای دل بیمار آن جاست |