در اینکه امام حسین علیه السلام چه تعداد فرزند داشتند، میان مورخین اختلاف است تا جاییکه برخی از اطفال سیدالشهداء علیه السلام از اصل مورد انکار قرار گرفته است؛ حضرت علامه طهرانی رحمة الله علیه در اینباره تحقیقی دارند که از نظر می گذرد.
بسم الله الرحمن الرحیم
آل الحسین علیه السلام (فرزندان سید الشهدا در کربلا)
منبع: نور ملکوت قرآن، تالیف حضرت علامه طهرانی ره، جلد 1، پاورقی صفحه 59
بدانکه ارباب مقاتل براى زنان کاروان اسارت حضرت سیّد الشهداء علیه السّلام در کوفه سه خطبه نقل کرده اند:
یکى از حضرت زینب سلام الله علیها، و دیگرى از فاطمه صغرى، و سوّمى از امّ کلثوم بنت علىّ بن أبى طالب علیه السّلام. از اینجا معلوم مى شود که: در کاروان از دختران حضرت سیّد الشهداء علیه السّلام، دو فاطمه بوده است؛ یکى فاطمه بزرگتر که ملقّب به کبرى بوده؛ و حضرت او را به حسن مثنّى فرزند امام حسن علیه السّلام تزویج کردند. و دیگرى فاطمه کوچکتر که ملّقب به صغرى بوده؛ و حضرت او را به قاسم بن الحسن تزویج کردند.
اینکه یکى از علماء گفته است: آن حضرت یک دختر به نام فاطمه بیشتر نداشت و آنرا به حسن مثنّى تزویج کرد، و فاطمه دیگرى نداشت تا به قاسم بدهد، این گفتار، تمام نیست. زیرا لقب صغرى براى فاطمه دلیل بر تعدّد فاطمه نام در اولاد آن حضرت است.
مگر کسى بگوید ممکن است لقب صغرى در مقابل فاطمه کبرى یکى از دختران أمیر المؤمنین علیه السّلام است که از او بزرگتر بود؛ و او در قافله اسیران بود، و براى امتیاز این دو اسیر به صغرى و کبرى لقب دادند. این احتمال گرچه ممکن است؛ ولى احتمال أوّل قوىتر است. زیرا معمولًا کبرى و صغرى که اوّل از ألقاب بوده و ثانیاً حکم اسم و علم را پیدا مى کند. در اهل بیت واحد، و خانه واحد است. و چون حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام مادرشان را بسیار دوست داشتند، نام فاطمه را بر روى دختران خود مکرّراً گذارده اند، همچنانکه پدرشان علىّ را بسیار دوست داشته اند و نام علىّ را بر روى پسران خود مکرّر نهاده اند. همچنانکه نام پسر بزرگ را على اکبر و نام حضرت سجّاد که کوچکتر بود على اصغر.
در نفس المهموم ص 280 از مناقب از یحیى بن حسن روایت مى کند که: یزید به على بن الحسین علیه السلام گفت: وا عجباً لا أبیک! سَمَّى علیّاً و علیّاً. فقال: انَّ أبى أحبَّ أباه فسمّى باسمه مراراً.
(اى شگفت از پدر تو! چگونه پسران خود را به نام على مکرراً نام نهاده است؟ حضرت فرمود: پدر من پدرش را دوست داشت فلهذا مکرراً نام وى را بر اولادش گذارد) و علیهذا دو دختر از دختران آن حضرت به فاطمه مسّمى بوده اند: کبرى و صغرى.
و این فاطمه صغرى در مقابل فاطمه کبرى دختر رسول خدا نیست. زیرا در خانه واحد و بیت واحد، لقب کبرى و صغرى را براى تمیز و عدم اشتباه مى آورند. و در دو بیت اشتباه نمى شود و معهود نیست.
و امّا على اکبر و على اصغر، چنانچه از تواریخ بدست مى آید سنّ على اکبر از بیست و پنج سال متجاوز بوده است. او در زمان خلافت عثمان متولّد شده است؛ و داراى عائله و فرزند بوده است؛ و قرائن بر بزرگتر بودن او نیست به حضرت سجّاد علیه السّلام بسیار است.
شیخ محقّق ابن ادریس در کتاب سرآئر، در باب زیارات در پایان کتاب حجّ ذکر فرموده؛ و مرحوم محدّث قمى کلام او را در نفس المهموم در ص 192 و ص 193 نقل کرده و تأیید نموده است و ردّاً بر شیخ مفید که قتیل روز عاشورا را على اصغر در ارشاد گفته است جملات قارع و کوبنده دارد؛ که مرحوم آیة الله حاج شیخ ابو الحسن شعرانى رضوان الله علیه در کتاب دمع السجوم از ص 163 تا ص 165 ترجمه آنرا با اضافاتى ذکر فرموده است.
و امّا سن حضرت امام زین العابدین در روز عاشورا بیست و سه سال بوده است.
و امّا طفل شیرخوار حضرت را که با پیکان شهید شد، این حقیر در کتب مقتل به نام على ندیده ام؛ آنچه وارد است همان به عنوان طفل رضیع است. این مطلب در نظر بدوى بود و بعد معلوم گشت که در بعضى از مقاتل آن طفل را بنام على نامیده اند؛ و از آن جمله است: «روضة الشّهدآء» ملّا حسین کاشفى، طبع اسلامیّه (سنه 1341 هجریّه قمریّه) ص 343؛ «کشف الغمّة» بنابر نقل «نفَس المهموم» ص 338؛ تعلیقه «مقتل مقرّم» به نقل از «مناقب» ابن شهرآشوب و سیّد در «إقبال»؛ «مناقب» ابن شهرآشوب، طبع حروفى انتشارات علّامه- قم، ج 4، ص 901؛ «مقتل الحسین» خوارزمى، طبع مطبعة الزّهراء نجف (سنه 1367 هجریّه قمریّه) ج 2، ص 32؛ «تاریخ أعثم کوفى» طبع سنگى، ص 384؛ «منتخب التّواریخ» ص 275؛ و نیز در «نهضة الحسین» سیّد هبة الله شهرستانى، طبع چاپخانه مهر- قم (سنه 1245 هجریّه قمریّه) ص 100 به نام على یا عبد الله ذکر کرده است.
بلى از حضرت سیّد الشهداء علیه السّلام طفلى چهار ساله به نام عبد الله که مادرش ام اسحق دختر طلحة بود؛ در کربلا شهید شد.