گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


کتاب بر مرکب إرادت، فرهنگ نامه زیارت با پای پیاده (۱۲ )

برای اولین بار مستندات تاریخی زیارت پیاده بر اساس قرآن و روایات و سیره علما و حتی در سایر ادیان توسط استاد حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی بررسی شده و "بر مرکب إرادت" نام گرفته است. «بخش دوازدهم» آن تقدیم می گردد.

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب بر مرکب إرادت، فرهنگ نامه زیارت با پای پیاده (۱۲ )

منبع: تالیف حجت الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی

پیاده روی در زیارت، مخصوص اربعین نیست و اختصاص به سیدالشهداء علیه السلام ندارد

از مجموع روایات و تنقیح مناط در آنها و همینطور سیره بزرگان و علما بدست می آید که اولا زیارت پیاده اختصاص به امام حسین علیه السلام نداشته و نمی توان آن را محدود به ایشان کرد و ثانیا این سنت اختصاص به اربعین هم ندارد.

به چند دلیل زیارت با پای پیاده از خصائص امام حسین علیه السلام نیست

اول: روایت، در این مقام روایاتی به مطابقت و تضمّن بر مانحن فیه دلالت دارند

امام صادق علیه السلام که فرمودند: هر که پیاده به زیارت امیر مؤمنان علیه السلام رود، خداوند متعال به هر گامى ثواب یک حجّ و یک عمره براى او نوشته می ‌شود، و اگر پیاده برگردد، به هر گامى، براى او ثواب دو حجّ و دو عمره می‌نویسند. (فرحه الغری، ابن طاووس عبد الکریم بن احمد، ص ۷۵) 

در روایت دیگری، ابن مارد یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام مى ‏گوید: خدمت امام صادق علیه السلام بودم، آن حضرت از امیرمؤمنان علیه السلام یاد کرد و فرمود: اى ابن مارد، کسى که جدّم را با شناخت به حق او زیارت کند خداوند براى هر گامى که او در مسیر زیارتش برمى‏ دارد، ثواب حج و عمره مقبول مى‏ نویسد.

اى ابن مارد، به خدا سوگند دمى که به غبار راه زیارت او آلوده گردد- سواره یا پیاده- خداوند آن را به آتش جهنّم نخواهد سوخت. ابن مارد! این حدیث را با آب طلا بنویس. (بحارالانوار، ج 97 ص 260 ح 10)

روایاتی هم که در باب زیارت امام رضا علیه السلام قبلا ذکر شد تضمنا دلالت بر زیارت با پای پیاده دارند.

ضمن اینکه در مورد زیارت پیاده برای امام حسین علیه السلام هم تنها یک یا دو روایت از امام صادق علیه السلام ذکر شده است که در متون بالا بدان اشاره شد.

دوم: سیره علماء، روش و سیره علما و بزرگان در سابق بیانگر آنست که برای زیارت نجف و زیارت مشهد با پای پیاده مشرف می شدند از جمله جناب شیخ انصاری و جناب شیخ بهائی که شرحش گذشت.

درباره زیارت امام رضا علیه السلام آنقدر تاکید در روایات همراه با سختی کشیدن وجود دارد که روی همین روایات بوده که روش زندگی بعضی از علمای قدیم چنین بوده که سعی میکردند سالی یک بار پیاده به سفر امام هشتم بروند .

همین الآن هم زیارت نجف با پای پیاده سنت شهرهای نزدیک نجف می باشد که بسیاری از شیعیان و موالیان اهل بیت علیهم السلام مخصوصا ساکنین کربلا، متقابلا در روز بیست و هشتم ماه صفر روز رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله که روز زیارتی مخصوص امیر مومنان علیه السلام است، با پای پیاده به نجف مشرّف می شوند.

سوم: اصالت عدم اختصاص، این اصل می گوید اگر دلیلی بر اختصاص چیزی به چیزی نداشتیم اقتضای اصل عدم اختصاص است و در مانحن فیه حتی یک دلیل بر اختصاص نداریم، به عبارت دیگر اختصاص، نیاز به دلیل دارد ولی عدم اختصاص دلیل نمی خواهد بلکه نبود دلیل، دلیل بر آن است و چون در مورد ما دلیل بر اختصاص نداریم خود به خود عدم اختصاص ثابت می شود.

چهارم: تنقیح مناط، وقتی دلیل و مناط خاصی در زیارت امام حسین علیه السلام یا زیارت امیر مومنان علیه السلام در روایات ذکر نشده می توان بدست آورد که هر جا مناط کلی و عامی وجود داشت حکم آن هم بار می شود.

عن الحسن بن على الوشاء قال: قلت للرضاعلیه السلام مالمن زار قبر أحد من الأئمة؟ قال: «له مثل من أتى قبر ابى عبدالله - علیه السلام - »، قال: قلت: وما لمن زار قبر ابى عبدالله - علیه السلام - ، قال: «الجنة والله.» (جامع احادیث الشیعة، ج‏15، ص 91؛ مستدرک الوسائل، ج‏10، ص‏183)

(حسن بن وشّاء مى‏گوید: ازحضرت رضا علیه السلام پرسیدم: پاداش زیارت قبر یکى از ائمه علیهم السلام چیست؟ آن حضرت فرمود: «مانند ثواب زیارت قبر امام حسین است»

پرسیدم: پاداش کسى که قبر امام حسین علیه السلام  را زیارت کند، چیست؟ فرمود: سوگند به خدا پاداش او بهشت است)

در روایتی هم بر افزونی ثواب زیارت امام رضا علیه السلام بر زیارت امام حسین علیه السلام تصریح شده است

أبو عَلىٍّ الاشْعَرىُّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلىٍّ الْکوفىِّ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَیْفٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أسْلَمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمانَ قالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلَامُ عَنْ رَجُلٍ حَجَّ حِجَّةَ الإسْلَامِ، فَدَخَلَ مُتَمَتِّعًا بِالْعُمْرَةِ إلَى الْحَجِّ، فَأَعَانَهُ اللَهُ عَلَى عُمْرَتِهِ وَ حَجِّهِ، ثُمَّ أَتَى الْمَدِینَةَ فَسَلَّمَ عَلَى النَّبِىِّ صَلَّى اللَهُ عَلَیْهِ وَ ءَالِهِ ثُمَّ أَتَاکَ عَارِفًا بِحَقِّکَ؛ یَعْلَمُ أَنَّکَ حُجَّةُ اللَهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ بَابُهُ الَّذِى یُؤْتَى مِنْهُ، فَسَلَّمَ عَلَیْکَ، ثُمَّ أَتَى أَبَا عَبْدِ اللَهِ الْحُسَیْنِ صَلَوَاتُ اللَهِ عَلَیْهِ فَسَلَّمَ عَلَیْهِ، ثُمَّ أَتَى بَغْدَادَ وَ سَلَّمَ عَلَى أَبِى الْحَسَنِ مُوسَى عَلَیْهِ السَّلَامُ، ثُمَّ انْصَرَفَ إلَى بِلَادِهِ، فَلَمَّا کَانَ فِى وَقْتِ الْحَجِّ رَزَقَهُ اللَهُ الْحَجَّ؛ فَأَیُّهُمَا أَفْضَلُ: هَذَا الَّذِى قَدْ حَجَّ حِجَّةَ الإسْلَامِ یَرْجِعُ أَیْضًا فَیَحُجُّ، أَوْ یَخْرُجُ إلَى خُرَاسَانَ إلَى أَبِیکَ عَلِىِّ ابْنِ مُوسَى عَلَیْهِ السَّلَامُ فَیُسَلِّمُ عَلَیْهِ؟!

قَالَ: (لَا) بَلْ یَأْتِى خُرَاسَانَ فَیُسَلِّمُ عَلَى أَبِى الْحَسَنِ عَلَیْهِ السَّلَامُ أَفْضَلُ؛ وَلْیَکُنْ ذَلِکَ فِى رَجَبٍ؛ وَ لَا یَنْبَغِى أَنْ تَفْعَلُوا (فِى) هَذَا الْیَوْمِ؛ فَإنَّ عَلَیْنَا وَ عَلَیْکُمْ مِنَ السُّلْطَانِ شُنْعَةً. (کافى ج 4، فروع، کتاب الحجّ و المزار، در باب فضل زیارت أبى الحسن الرّضا علیه السّلام، ص 584)

(روایت میکند أبو على اشعرى از حَسن بن على کوفىّ از حسین بن سَیف از محمّد بن أسلم از محمّد بن سلیمان که گفت:

من از حضرت أبو جعفر امام محمّد تقىّ علیه السّلام پرسیدم راجع به مردى که حِجّة الإسلام خود را انجام داده بود متمتّعاً با عمره، یعنى حجّ تمتّع‏ بجاى آورده بود، و خداوند وى را کمک نموده بود تا اینکه آنها را صحیحاً بجاى آورد؛ و پس از آن به مدینه آمده بود و زیارت رسول اکرم صلّى الله علیه و آله و سلّم را بجاى آورده بود، و سپس با معرفت به حقّ تو و به اینکه تو حجّت خداوند در روى زمین هستى و درِ خدا مى‏باشى که باید از آن در وارد شد، به سوى تو آمده بود و تو را زیارت نموده و بر تو سلام داده بود. و پس از آن به سوى حضرت أبا عبد الله الحسین صلوات الله علیه آمده و بر آنحضرت سلام داده، و سپس به بغداد رفته و بر حضرت أبو الحسن موسى علیه السّلام سلام داده و زیارت نموده، و پس از آن به سوى شهر خود مراجعت نموده است. اینک که موسم حجّ فرا رسیده است، او متمکّن از حجّ میباشد، بفرمائید: براى او با این کیفیّتى که ذکر شد که حِجّة الاسلام خود را انجام داده است، آیا باز حجّ بیت الله الحرام براى او أفضل است، یا اینکه به سوى خراسان برود و بر پدرت علىّ بن موسى علیهما السّلام سلام کند؟!

حضرت فرمود: نه! بلکه به خراسان رود و بر حضرت أبو الحسن علیه السّلام سلام کند البتّه آن افضل است؛ ولیکن باید زیارت و سلامش در ماه رجب باشد. و سزاوار نیست که زیارت آن حضرت را در امروز بجاى آورید؛ زیرا سلطان وقت این عمل را براى ما و براى شما قبیح و ناپسند مى‏شمرد.)

از برخی عبارات استاد ما علامه طهرانی رحمة الله علیه بدست می آید که زیارت با پای پیاده حق ادب و معرفت و تواضع به همه معصومین است، می فرمودند:

برای زیارت امام انسان پیاده می‌رود، زیارت امام حسین علیه السّلام پیاده می‌رود. مکّه پیاده می‌رفتند، پابرهنه می‌رفتند! چون آنجا مشاهد مکرّمه است و مشاهد معظّمه است، و قبر امام از کعبه کمتر نیست؛ بلکه حقیقت کعبه است و روح کعبه است!. (کیمیای سعادت، مراقبه و تزکیه و مواظبت در سیر و سلوک، سخنرانی‏ روز سوم شوال 1411 هجرى قمرى‏‏، اقتباس)

مرحوم علامه درباره زیارت امام رضا علیه السلام در روز زیارتی مخصوصه حضرت، عبارتی برتر از پیاده روی را بیان می کردند و می فرمودند:

برای زیارت امام رضا علیه السلام، در این روز اگر از آن نقطۀ کرۀ زمین، روی یخ، به صورت سینه خیز، انسان به مشهد بیاید، کار زیادی نکرده است. (نقل از فرزند دوم مرحوم علامه طهرانی ره)

بله، تنها مطلبی که در این باب می توان ادعا کرد این است که: زیارت با پای پیاده برای امام حسین علیه السلام آن هم در اربعین مشهور و معروف شده است و این شهرت نه می تواند دلیل بر اختصاص زیارت پیاده به امام حسین باشد و نه مختص اربعین است پس مختص دانستن این سنت به امام حسین علیه السلام ادعای بی دلیل است. 

ادامه دارد...

ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.