گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


ملکوت روزه (بخش سوّم)

 

مجموعۀ حاضر از تألیفات ارزشمند حضرت علّامه آیة الله حاج سیّد محمّد حسین حسینى طهرانى رحمة الله علیه است که به صورت مواعظ و منبرهائى در ماه مبارک رمضان سال یک هزار و سیصد و نود هجرى قمرى در مسجد قائم طهران براى عموم مؤمنین و حضّار ایراد کرده ‏اند، بخش سوم این مجموعه را در ادامه مطلب پیگیری نمایید
 

بسم الله الرّحمن الرّحیم‏

 

 

ملکوت روزه (بخش سوّم)

 

 

منبع: کتاب انوار ملکوت جلد اول تالیف حضرت علامه طهرانی ره

 

 

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون. ( سوره البقرة : آیه 183 )

 

 

( اى اهل ایمان، بر شما هم روزه واجب گردید چنان که امم گذشته را فرض شده بود، و این دستور براى آن است که پاک و پرهیزکار شوید.)

 

 

طبق آیه مبارکه باید روح و حقیقت روزه انسان را به مقام تقوى رهبرى کند؛ و براى حصول آن باید هفت امر را مراعات کرد.

 

 

سوّم: نگاهداشتن گوش است از هر چه شنیدن آن براى انسان حرام و مکروه شمرده شده، بلکه شنیدن چیزهاى مباحى که بر انسان نفعى ندارد.

 

 

حضرت أمیرالمؤمنین علیه السّلام در نهج البلاغة به همّام درباره صفات متّقین مى ‏فرماید: ووَقَفُوا أسْماعَهُمْ عَلَى العِلمِ النّافِعِ لَهُمْ. (نهج البلاغة، محمّد عبده، ج 2، ص 161)

 

 

( و این جماعت گوش ‏هاى خود را فقط در خدمت علومى که نافع است بکار گرفته ‏اند ( و به هر سخن بیهوده و لَغْوى گوش فرا نمى ‏دهند)

 

 

هر چه گفتنش حرام باشد شنیدنش حرامست. بنابراین شنیدن غیبت و نمّامى و نظایر آنها حرام، و روزه‏دار باید از آن امساک کند. لذا خداوند بین مستمع دروغ و آکل سُحت را مساوى قرار داده مى ‏فرماید: سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ أَکَّالُونَ لِلسُّحْت. ( المائدة : آیه 42 )

 

 

(آنها جاسوسان دروغ‏زن و خورندگان مال حرامند.)

 

 

و پیغمبر صلّى الله علیه و آله فرمودند: المُغْتابُ و المُستَمِعُ شَرِیکانِ فى الإثْمِ. (کشف الخفاء، ج 2، ص 215 )

 

 

(کسى که غیبت کند و آنکه این غیبت را بشنود هر دو در گناه یکسان هستند. )

 

 

چون ملاک حرمت غیبت کردن و غیبت شنیدن واحد است، و آن اطّلاع بر قبایح خلق خدا و تیرگى دل بدگوئى کننده و شنونده است‏؛ و چون دل بواسطه شنیدن سخن محرّم از خدا غافل مى‏ شود و به معنى آن سخن قرار گرفته در افق معناى قبیح مى‏ رود، لذا براى نگهدارى دل کفّ سمع عما لا یرضى الله به لازم است.

 

 

چهارم: نگاهداشتن بقیّه اعضاء بدن از گناه؛ مانند دست و پا و پوست بدن‏ و موى بدن.

 

 

چون فعلى که معصیت و گناه بود، نه از جهت آن عنوان فعل است بدون ملاحظه علّتى، بلکه حقیقت معصیت و ارتکاب گناه به علّت معنائى است که در آن مستور است، و آن یعنى دل را سیاه و از عالم نور به ظلمت و از خلوص به نفاق و از طهارت به قذارت و از حیات به موت و از توحید به تفرقه و شرک مى ‏کشاند؛ و معلوم است که علّت تشریع صیام که همان وصول به تقوى و پیدایش آثار طهارت است با گناه صورت نبندد، و به هر مقدار که شخص روزه ‏دار گناه کند به همان مقدار اثر روزه‏ اش ضعیف، و به هر مقدار خود را از گناه دور کند اثر روزه در او قوى خواهد بود. بنابراین باید تمام اعضاء و جوارح را از کردار ناپسندیده بازداشت، و راه جولان آنها در هواى نفس که مرتع شیطان است را مسدود ساخت تا ملکه قدسیّه دل بتواند آزادانه توجّه به حرم قدس کند و در کاخ طهارت و منزل تقوى برود.

 

 

چشم و گوش و زبان و دست و پا و فرج آلاتى هستند که پروردگار عظیم به بشر عنایت کرده است تا بدانها به عالم خارج مربوط شوند، و آیات الهى را ملاحظه کنند و با آنها تماس گیرند؛ در این صورت جان آنها زندگى بهتر و روان آنها نشاط و قدرت عظیمى پیدا خواهد نمود. و این تنها در صورتیست که با موجودات خارجى با چشم پاک نظر کنند و آنها را آیت الهى دانند، و این آلات را در راه وصول به ملکه تقوى مصرف نمایند.

 

 

و امّا اگر بنا شود این آلات را وسیله وارد نمودن شیطان به نفس طاهره قرار دهند، همانا در استعمال آنها خیانت نموده‏ اند و این سرمایه‏ هاى بزرگ را در راه نابودى حقیقت انسانیّت خود بکار بسته ‏اند، و با غفلت از اصل مقصود با این آلات به خارج متصّل شده و خارج را نه بنظر آیتیّت بلکه بنظر استقلال خواسته‏ اند استخدام کنند. معلوم است که در این حال کاملًا عکس مقصود حاصل خواهد شد و با هر یک از این آلات راه خاصّى براى جولان نفس در ملتذّات بهیمیّه باز نموده، عساکر و جنود شیطان از تمام این‏ راه‏ها به او هجوم کنند و دل را محلّ تردّد و رفت و آمد خود قرار دهند.

 

 

در این صورت کجا جلال و عظمت الهى در او منکشف گردد؟! کجا با موجودات عوالم تجرّد مرتبط شود؟! کجا از انوار جمال ساحت ربوبى متمتّع گردد؟!

 

 

وَ لکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَث. (الأعراف : آیه 176 )  

 

 

(ولیکن او به زمین گرائید وتوجّه کرد، و از هواى نفس خود پیروى کرد؛ پس مثال او مثال سگ است که اگر او را تعقیب کنى عوعو مى‏ کند؛ و اگر هم او را رها کنى عوعو مى‏ کند.)

 

 

براى همیشه در رتبه و أرض بهائم جاودان زیست خواهد نمود، و از آنجا به ذروه عالیه مقام انسانیّت عروج نتواند نمود. و بالعکس اگر رفته رفته راه هاى بهیمیّت را برخود ببندد (نه آنکه چشم را ببندد، بلکه از گناه ببندد، نه آنکه گوش را ببندد، بلکه از معاصى ببندد و هکذا) کم ‏کم انوار خدا در سرزمین نفس او تابش مى ‏کند و شمس حقیقت طلوع مى ‏نماید. و چون معلوم شد که این آلات امانتهاى خدا هستند براى وصول به این مقامات، و استعمال آنها حرامست مگر در راه رسیدن به این هدف، باید امانت را در مورد رضاى خدا که امانت دهنده است صرف نمود؛

 

 

حضرت رسول اکرم صلّى الله علیه و آله و سلّم فرمودند: إنّما الصَّومُ أمانَة فَلْیَحفَظْ أحَدُکُم أمانَتَهُ. (المحجّة البیضاء، ج 2، ص 136،)

 

 

(روزه امانتى است محترم و ارزشمند که از جانب خداوند متعال به بنده‏ اش واگذار مى ‏شود تا هنگام غروب آفتاب، پس باید در حفظ این امانت الهى بکوشید (و با ارتکاب اعمالى که منافى با آن است این امانت الهى را از بین نبرید.)

 

 

اعضا و جوارح امانات إلهى‏ اند که باید آنها را حفظ کرد و ( پیامبر صلی الله علیه و آله ) چون کریمه شریفه إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها (النسآء : آیه 58 ) را تلاوت فرمودند، دستهاى خود را بر چشم و گوش خود گذارده، فرمودند: السَّمعُ أمانَة و البَصَرُ أمانَة. ( المحجّة البیضاء، ج 2، ص 136)

 

 

( گوش و چشم از امانتهاى الهى هستند. )

 

 

و اگر امانت نبود حضرت رسول نمى‏ فرمودند: اگر کسى به روزه ‏دار مجادله و شتم نمود، در جواب بگوید: إنِّى صائِم. (همان مصدر)

 

 

قالَ صَلَّى اللهُ عَلَیهِ و آلِهِ و سَلّم: إنّما الصُّومُ جُنّة، فَإذا کانَ أحَدُکمُ صائِمًا فَلا یَرفَثُ و لا یَجهَلُ، و إن إمْرُءٌ قابَلَهُ أو شاتَمَهُ فَلیَقُلْ: إنّى صائِمٌ. (محجّة البیضاء، ج 2، ص 132، به نقل از مسند احمد، ج 2، ص 306 و 313)

 

 

(رسول خدا صلّى الله علیه و آله و سلّم فرمودند: به تحقیق که روزه سپر و محافظ از آتش است. پس زمانى که یکى از شما روزه‏ دار است نباید کلام زشت و سخن از روى جهالت و نادانى بر زبان آورد، و اگر فردى با او به مقابله برخاست و سخن زشت بر زبان آورد در پاسخ بگوید: من روزه دارم. )

 

 

و معنى فَلیَقُلْ إنّى صائِمٌ آنست که: این زبان را به امانت به من داده‏ اند براى آنکه او را حفظ کنم، پس چگونه در آن خیانت ورزم و سخن به جواب تو باز کنم.

 

 

بنابراین معلوم مى ‏شود که خداوند علىّ أعلى که فرموده وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة وَ إِنَّها لَکَبیرَة إِلَّا عَلَى الْخاشِعینَ* الَّذینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ راجِعُون (البقرة : آیه 45 و 46 )

 

 

(و از صبر (روزه) و نماز یارى بجوئید، و این کار بسى گران است مگر بر کسانى که دلشان براى خدا خاشع باشد. آنان کسانى هستند که مى ‏دانند به پیشگاه خدا حاضر خواهند شد و بازگشتشان به سوى او خواهد بود.)

 

 

مراد به صبر همان روزه ظاهر و کفّ بطن و فرج از شهوات نیست؛ و مراد از نماز، نماز بدون توجه و حضور قلب نیست؛ و الّا معلومست که آنها زیاد اهمیّتى ندارد، همه کس انجام مى ‏دهند، اختصاص به خاشعین و دلباختگان لقاى او ندارد؛ آن صیام و صلاتى که بر همه سنگین است جز بر خاشعین، همان صلاة و صوم بالمعنى الحقیقى است.

 

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد

 

 

ادامه دارد ...

 

 

ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.