گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


حکم حاکم در ثبوت ماه های قمری بر مبنای علّامه طهرانی ره

در مملکت اسلامی، اگر شخصی به عنوان حاکم شرع حلول ماه رمضان را اعلام نماید آیا این اعلام برای دیگران الزام آور و حجت است یا خیر؟ باید گوییم که: اگر حاکم شرع "حکم" به حلول ماه رمضان یا شوال (عید فطر) کند، "حکمِ" او بر تمام مردم حتی مراجع تقلید واجب الاتباع بوده پس مخالفت با او حرام است ولو اینکه بر خلاف قطع و یقین باشد

بسم الله الرحمن الرحیم

حکم حاکم در ثبوت ماه های قمری بر مبنای علّامه طهرانی ره

سلسله مقالات: تالیف حجت الاسلام حاج شیخ محمد شاهرخ همدانی

در مملکت اسلامی، اگر شخصی به عنوان حاکم شرع حلول ماه رمضان را اعلام نماید آیا این اعلام برای دیگران الزام آور و حجت است یا خیر؟ باید گوییم که: اگر حاکم شرع "حکم" به حلول ماه رمضان یا شوال (عید فطر) کند، "حکمِ" او بر تمام مردم حتی مراجع تقلید واجب الاتباع بوده پس مخالفت با او حرام است ولو اینکه بر خلاف قطع و یقین باشد که بر این مطلب سیدنا الاستاد حضرت علامه طهرانی رحمة الله علیه تصریح دارند و می فرمایند:

اگر حاکمى در موردى حکمى نمود و مجتهد جامع الشّرائطى علم به خلاف آن داشت، نمى ‏تواند تظاهر به خلاف حکم حاکم نماید؛ مثلًا جهاراً روزه خود را بشکند و یا اینکه إقامه نماز عید کند، و لو اینکه از حاکم هم أعلم باشد. زیرا همانطورى که ذکر شد: حکم حاکم وحدت دارد و حکومت، حکومت واحده است. و بعد از تحقّق حکومت، حکم حاکم واجب الإطاعه خواهد شد، و لو بر مجتهد أعلم. در اینصورت دیگر روزه خوردن و إقامه جماعت کردن عنوان حرمت پیدا مى ‏کند. (ولایت فقیه در حکومت اسلام، ج‏4، ص: 173)

اما اگر حاکم شرع حکم نکند بلکه فقط و فقط "فتوا" دهد و نظرش را اعلان نماید، این نظر و اعلان برای دیگران الزام آور نیست و با او مانند سایر انظار باید برخورد شود، بدین صورت که اگر این اعلام برای کسی یقین آور شد، حجّت است و الا حجّت نیست؛ که اغلب مراجع عظام تقلید در استفتاءات خود تصریح دارند که اعلام فتوا و نظر حاکم شرع به این دلیل که حاکم شرع است یقین آور نیست و نظر وی در این مورد در ردیف سایر انظار است. پس بین "فتوا" و "حکم" باید فرق گذاشت و آنچه در کشور ما از ناحیه رهبر معظم انقلاب به عنوان حاکم شرع اعلام می شود صرفا نظر و فتوای ایشان است نه حکم.

اما در تبیین اصل مساله چند نکته را باید در نظر داشت:

اول: میزان در مساله حلول ماه، علم و یقین شخصی است؛

نکته ای که در اینجا بسیار جای دقّت و تأمّل و ملاحظه دارد این است که: به فتوای همه مراجع تقلید در باب اثبات ماه، علم و یقین شخصی حجّت است که رسیدن به این علم و یقین شخصی راه هایی دارد که در رساله ها بیان شده است؛ به بیان دیگر این مساله از مسائل تقلیدی نیست لذا ممکن است کسی خودش ماه را ببیند اما مرجع تقلیدش اعلام نکند یا اینکه مرجعش اعلام کند اما علم به اشتباه مرجعش پیدا نماید، پس این شخص باید به علم خودش عمل کند حال اینکه معمولا اشخاص در این موضوع به فتوا و نظر مرجع مراجعه می کنند، از این حیث است که نظر مرجع یکی از چند طریق علم و یقین است.

دوم: شیوع رویت ماه و اعلام نظر مرجع دیگر یا حاکم شرع همیشه علم آور نیست؛

همانطور که در نکته اول گفته شد ثبوت ماه یک امر شخصی است نه تقلیدی پس می شود از طریق اعلان حاکم شرع یا مراجع دیگر یا شایع شدن رویت ماه انسان علم پیدا کند؛ اما نکته مهم در این است که این حصول علم در صورتی از فتوی و نظر دیگران مجاز و مشروع است که مبنای آنان با مبنای مرجع تقلید شخص در طریق حصول علم و یقین یکی باشد؛ مثلا شخصی مقّلد آیت الله سیستانی حفظه الله است و اتفاقا ایشان هم اعلام می کنند که ماه برایشان ثابت نشده اما همین شخص از اعلام دفتر مقام معظم رهبری مدظله که اعلام کرده رویت برایشان ثابت شده، علم به حلول ماه پیدا می کند در نتیجه بر اساس نکته اول، این شخص می تواند طبق علم خودش عمل کند، اما نکته مهم در اینجا که متاسفانه بسیاری از مردم حتی کارشناسان از آن غفلت دارند این است که: این علم و یقین پیدا کردن از مرجع دیگر یا حاکم شرع در صورتی صحیح است که حاکم شرع یا مرجع تقلید دیگر با مرجع خود این شخص اختلاف در مبنا نداشته باشند و هر دو از یک مبنا تبعیت کنند؛ مثل اینکه هر دو قائلند ملاک در ثبوت ماه، رویت ماه با چشم عادی و غیر مسلح (بدون استفاده از دوربین و تلسکوپ) است، بنابراین کسانی که از آیت الله سیستانی تقلید می کنند، می توانند از اعلام آیت الله صافی گلپایگانی علم پیدا کنند چون هر دو بزرگوار در مبنای اثبات ماه مشترکند اما کسی که از آیت الله سیستانی تقلید می کند دیگر نمی تواند از نظر مقام معظم رهبری علم به ثبوت ماه پیدا کند، چون آیت الله سیستانی رویت را فقط با چشم غیر مسلح صحیح می داند اما مقام معظم رهبری علی الظاهر تنها کسی هستند که رویت را با دیدن دوربین و تلسکوپ هم جایز می دانند (البته مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی و بهجت هم قائل به مبنای رهبری بودند) پس حال که دو تا مبنا شد در واقع دو تا طریق شد و آیت الله سیستانی اصلا طریق دوم را مشروع و صحیح برای تحصیل علم نمی داند تا مقلدینش بخواهند از آن طریق به علم برسند.

آیت الله سیستانی میفرمایند: رویت با چشم مسلح و ابزار درست نیست اما مقام معظم می فرمایند:رؤیت با وسیله، فرقی با رؤیت به طریق عادی ندارد و معتبر است. ملاک آن است که عنوان رؤیت محفوظ باشد. پس رؤیت با چشم و با عینک و با تلسکوپ محکوم به حکم واحدند. (اجوبة استفتائات، س ۸۳۵)

بنابراین این شیوعی که خیلی ها از آن سخن می گویند بر اساس فتوای رهبری آن هم بر اساس رویت با چشم مسلح است که فقط برای مقلدین ایشان و آقایان فاضل و بهجت رحمة الله علیهما در صورت بقاء بر میّت حجت است نه برای دیگران.

نکته سوم: اعلام نظر همه انظار به تفکیک افقهای مختلف برای بیرون شدن مکلّفین از سردرگمی؛

چقدر مناسب می نماید بر اساس فقه پویای شیعه که بر تحقیق و استقراء و جهد و اجتهاد استوار است، در چنین مسائل مهمی که از اهم مسائل است تمام انظار و فتاوای مراجع تبیین شود مبانی آنان تشریح گردد رویت ها بر اساس مبانی مختلف و به تفکیک شهرها و افق ها گفته شود، مقلدین در اینباره مطلع گردند تا مقلدین تکلیف خود را بدانند چرا  که اولا تعیین شب های قدر و عید فطر بستگی به دانستن نظر و مبانی مرجع تقلید افراد دارد و ثانیا قطعا این شفافیت از حاشیه دار شدن موضوعات اینچنینی که از اول مورد اختلاف بوده جلوگیری می کند. و بهانه را از دست معاندین و جاهلان می رباید، گفتنی است اختلاف در انظار فقهای شیعه از برکات فقه و دلیل بر وجود جایگاه تحقیق و تعقل و پویایی و نشانه خروج از تحجّر و خشکی و درجا زدن و توقف علم است که در جای خود باید بدان پرداخت.

زلف آشفته او موجب جمعیت ماست               چون چنین است پس آشفته ترش باید کرد

حقیر در اوائل طلبگی به یاد دارم که حضرت علامه با چند توپ کوچک و بزرگ صحنه ای را از افلاک و زمین و ماه ترسیم می کردند و در حد فهم و ادراک ما مسائلی را از نجوم و کیفیت گردش زمین و ماه و کیفیت حلول توضیح می دادند.

نظر فقهی حضرت علامه طهرانی رحمة الله علیه در ثبوت هلال ماه

کوتاه سخن آنکه: در مجامع تخصصی نجوم چه حوزوی و چه دانشگاهی در باب رویت هلال یکی از نظراتی که بصورت شاخص و ممتاز مطرح است، مبنای فقهی نجومی حضرت علامه آیت الله حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی رحمة الله علیه است که بصورت مبسوط در رساله ای علمی و فنی به اثبات نظریه خود پرداخته اند که به اسم رساله رویت هلال معروف است که به زبان عربی نوشته و چاپ شده است.

ایشان برای ثبوت ماه های قمری دو شرط را مبنا قرار داده بودند:

اول: مشاهده و رویت با چشم عادی و غیر مسلح به دوربین و تلسکوپ و یا نظر منجمین و نوشتجات تقویم که نظر مشهور فقهاء هم بر همین است.

دوم: مشاهده ماه در بالای افق برای همان شهر و شهرهای هم افق و غربی

می فرمودند: برهان علمى و دلیل شرعى مى‏ رساند که ماه هاى قمرى حتماً باید با دیدن ماه در شب اوّل ماه شروع شود؛ و قول منجّمین که بر اساس حساب و رَصَد است، هیچگونه حجّت شرعى نیست. و به ضرورت آیات قرآن و إجماع اهل اسلام و سنّت رسول الله صلّى الله علیه و آله و سلّم که فرمود: صُوموا لِرَؤیَتِهِ، و أفْطِرُوا لِرُؤیَتِهِ! تمام ماه هاى قمرى باید با مشاهده هلال در فوق افق صورت گیرد. و در هر جا که ماه دیده شد ابتداى آن ماه شروع مى‏ شود؛ و در اماکنى که ماه در آن شب قابل رؤیت نیست؛ و حتماً در شب بعد دیده مى ‏شود، ابتداى ماه آنها از شب بعد خواهد بود و علیهذا فتواى مشهور که دخول ماه قمرى را تابع رؤیت مى‏ دانند؛ و هر نقطه از جهان، تابع افق خود آنست؛ صحیح است. و قول بعضى از اعلام و أساطین (مرحوم آیت الله خویی رحمة الله علیه) که خروج ماه را از تحت الشّعاع براى همه جهان و یا براى نیمکره مسکونى، کافى مى‏ دانند؛ و در یک شب حکم به دخول ماه در سراسر جهان مى‏ کنند؛ خالى از اعتبار است. بلکه أدلّه متقنه بر خلاف آن؛ و براهین منتهى به ضرورت بر ردّ آن قائم است. (رساله نوین، ص: 82)

نظر مولف در ثبوت هلال ماه

نظر حقیر بر همان نظر سیدنا الاستاد و مبتنی بر مبنای ایشان است که اولا اثبات ماه فقط بر اساس رویت و مشاهده با چشم عادی و غیر مسلح در فوق افق ثابت است و ثانیا افق هر شهری فقط برای خودش حجت است مثلا اگر در طهران ماه رویت شود برای طهران و شهرهای هم افق آن حجّت است نه برای شهرهایی که در قسمت شرق طهران هستند؛ بله اگر ماه در مشهد رویت شود و به چشم عادی مشاهده گردد قطعا برای شهرهای در قسمت غرب خود به طریق اولی حجت و رویت ثابت می گردد.

در زمان سیدنا الاستاد شاگردان ایشان مقید به رویت بودند و افرادی از طرف ایشان برای استهلال به اطراف می رفتند و خود حقیر در چند مرتبه این توفیق را پیدا کردم که بسیار اتفاق می افتاد ماه در افق مشهد و اطراف آن رویت نمی شد و با اینکه در تمام شهرهای ایران عید فطر اعلام شده بود اما برای ما روز آخر ماه مبارک رمضان بود و فردای آن را عید می گرفتیم چون همانطور که عرض شد با اینکه در آن زمان بیشتر به فتوای مشهور عمل می شد یعنی رویت را با چشم عادی حجت می دانستند اما شرط دوم نبود.

فرزند دوم علامه دراینباره می نویسند: مرحوم علّامه طهرانى تا وقتى که ماه را رؤیت نمى ‏نمودند، یا علم به رؤیت حاصل نمى ‏شد، و یا دلیل شرعى متقن اقامه نمى ‏گردید حکم به دخول ماه رمضان و ترتّب آثار و احکام و اعمال مأثوره در ماه مبارک، و همچنین دخول ماه شوّال و افطار آنرا نمى ‏نمودند. و چه بسا سالها که اعمال یومیّه ماه مبارک را دیرتر از سائر مساجد و محافل انجام داده و بدان امر مى‏ نمودند، حتّى شبهاى قدر را دیرتر از بقیّه محافل برگزار مى‏ نمودند. و این امر موجب اعتراض بسیارى از آقایان و ائمّه جماعات شده، این عمل را منافى با وحدت و جمعیّت و حفظ حدود و ثغور روحانیّت مى‏ پنداشتند. ولى این مسائل هیچگاه بر اراده و اهتمام‏ ایشان در عمل به مبانى و انجام احکام مستنبطه فقهیّه تأثیر نگذارد، و همچنان به این مرام و مشى خود ادامه مى ‏دادند. استقامت و پایدارى ایشان بر اصول موضوعه، نه تنها در اواخر اقامت در طهران بود، بلکه از همان ابتداء مهاجرت به طهران و اقامت نماز جماعت در مسجد قائم این منهج و طریق را نصب‏ العین خود قرار داده بودند؛ و از این مسیر ابداً و بهیچوجه تخطّى ننمودند.

در همان اوان سکونت در طهران- در زمان حیات مرحوم آیة الله العظمى بروجردى- رحمة الله علیه- در یکى از سالها، ماه شوّال بر اساس تقویم رؤیت نگردید. مرحوم والد قدّس سرّه طبق مبانى شرع بنا را بر بقاء ماه مبارک رمضان گذاردند و خود نیز به مسجد براى اداء نماز عید نرفتند. در آن موقع شنیده شد که یکى از آقایان معاریف و علماى برجسته طهران در حضور دیگران در آن روز چیزى خورده است؛ و این امر موجب شد که تمام مساجد طهران در شرائط و موقعیّت افطار قرار گیرند. در این باره به مرحوم علّامه طهرانى نیز مراجعه شد و از ایشان جهت اعلام دخول ماه شوّال استجازه نمودند. ایشان بشدّت مسأله را منفى، و حکم به بقاء ماه رمضان دادند. و هر چه از اطراف براى تعدیل ایشان اقدام شد ابداً قبول ننمودند. از آنطرف مرحوم آیة الله العظمى بروجردى- رضوان الله علیه- که هنوز رؤیت ماه شوّال بر ایشان ثابت نشده بود و حکم به دخول ماه شوّال ننموده بودند نیز تحت فشار اطرافیان قرار گرفته، و مرتّباً از طهران تلگرافِ حکمِ به دخول ماه شوّال مى‏رسید و ایشان قبول نمى‏ فرمودند. و این قضیّه تا حدود ساعت 5 بعدازظهر ادامه یافت. در این وقت به آقاى بروجردى اطّلاع دادند که اگر شما حکم به دخول ماه شوّال و افطار ننمائید، با توجّه به عمل آن شخص عالم و اشاعه فعل او در محافل و مساجد، دیگر آبروئى براى اسلام نمى‏ ماند؛ و مرحوم آیة الله بروجردى مضطرّاً حکم به دخول ماه شوّال نمودند. و چون علّامه طهرانى حکم‏ مجتهد را نافذ و واجب الاتّباع مى ‏دانستند، ایشان نیز حکم به افطار و اقامه نماز عید فطر نمودند. بطور کلّى مرحوم علّامه طهرانى اساس تاریخ و مواقع خود را تنها بر تاریخ قمرى قرار داده بودند؛ آن هم تاریخى که شروع و انتهایش بر اساس رؤیت باشد. و این مسأله را در طول اقامت در طهران بارها مطرح مى‏نمودند، و ابداً براى تقویم اعتبارى و اعتنائى قائل نمى ‏شدند. (مهر فروزان، ص: 71)

البته مباحث رویت هلال بسیار دقیق و تخصصی است که تبیین آن در این مختصر نمی گنجد و از طرفی هم از حوصله خواننده خارج است لذا به همین مقداری که سعی شد با زبانی ساده نوشته شود، بسنده می نماییم.

ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.