بسم الله الرّحمن الرّحیم
ملکوت روزه (بخش آخر)
منبع: کتاب انوارالملکوت جلد اول نور ملکوت روزه تالیف علامه طهرانی ره
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون. ( سوره البقرة : آیه 183 )
(اى اهل ایمان، بر شما هم روزه واجب گردید چنان که امم گذشته را فرض شده بود، و این دستور براى آن است که پاک و پرهیزکار شوید.)
طبق آیه مبارکه باید روح و حقیقت روزه انسان را به مقام تقوى رهبرى کند؛ و براى حصول آن باید هفت امر را مراعات کرد.
هفتم: آنکه دل بعد از افطار مضطرب و معلّق بین خوف و رجا باشد، و مبادا او را عُجب و خودپسندى فراگیرد؛ چون از کجا مى داند که آیا روزه او قبول شده و از مقرّبین درگاه خداست، یا ردّ شده و جزء مطرودین است. و بطور کلّى همیشه باید در بعد از عبادتى که از انسان سر مى زند انسان فقط امید به رحمت او داشته باشد، نه آنکه پشتگرم به عملى که نموده است بوده باشد.
و نَظَرَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِىٍّ عَلَیهما السّلام إلَى اناسٍ فِى یَومِ فِطرٍ یَلعَبُونَ و یَضحَکونَ؛ فَقالَ لأصحابِهِ و التَفَتَ إلَیهِم: إنَّ اللهَ عَزَّوجَلَّ جَعَلَ شَهرَ رَمَضانَ مِضمارًا لِخَلقِهِ یَستَبِقُونَ فیهِ بِطاعَتِهِ إلَى رِضوانِهِ، فَسَبَقَ فیهِ قَومٌ فَفازُوا و تَخَلَّفَ آخَرُونَ فَخابُوا؛ فَالعَجَبُ کُلُّ العَجَبِ مِنَ الضّاحِکِ اللّاعِبِ فِى الیَومِ الَّذِى یُثابُ فِیهِ المُحسِنُونَ و یَخِیبُ فِیهِ المُقَصِّرُونَ! و ایْمُ اللهِ لَو کُشِفَ الغِطاءُ لَشُغِلَ مُحسِنٌ بِإحسانِهِ و مُسِىءٌ بِإساءَتِهِ! (من لا یحضره الفقیه، طبع نجف، ج 2، ص 113)
(در روز عید فطرى امام حسن مجتبى علیه السّلام دیدند جمعى به خوردن و شوخى کردن و سرگرمى مشغولند، درحالیکه به آنها نگاه مى کردند به اصحاب خود فرمودند: خداى متعال ماه رمضان را میدان مسابقه بندگانش قرار داد که بواسطه اطاعت و انقیاد از او بسوى رضوان و مراتب عالیه بهشت سبقت بگیرند پس گروهى در این عرصه پاى همّت به میان نهادند و گوى سبقت از دیگران ربودند و گروهى با سستى و تکاهل و غفلت خویش را به عقب راندند و از نعیم الهى خود را محروم ساختند. پس چقدر عجیب و ناپسند است از گروهى که اوقات خود را به خنده و سرگرمى در روزى بگذرانند که پاداش نیکوکاران در این روز به آنان عطاء مى شود و سرشکستگى و سرافکندگى را براى کاهلین و سست عزمها روا مى دارند، و قسم به خداى متعال که اگر پرده از جلوى چشمان شما برداشته مى شد مى دیدید که چگونه نیکوکاران در نعیم و لذّت حسنات و کردار نیکوى خویش منغمرند و چگونه ستمکاران و نا اهلان گرفتار عذاب و مصائب کردار زشت و ناپسند خودند.)
این مجموع شرائط هفتگانه اى بود که براى صوم الخاصّ لازم است.
و امّا سوّم: صوم خاصّ الخاص، و آن روزه مقرّبین درگاه خداست. در باب بیستم از «مصباح الشریعة» فرماید:
قالَ الصّادِقُ علیه السّلام: قالَ رَسولُ اللهِ صلّى الله علیه و آله و سلّم: الصَّومُ جُنَّة مِن آفاتِ الدُّنیا و حِجابٌ مِن عَذابِ الآخِرَة. فَإذا صُمتَ فَانْوِ بِصَومِکَ کَفَّ النَّفسِ عنَ الشَّهَواتِ و قَطعَ الهِمَّة من خُطُواتِ الشَّیاطِینَ. و أنزِلْ نَفسَکَ مَنزِلَة المَرضَى لا تَشتَهِى طَعامًا و لا شَرابًا، و مُتَوَقِّعًا فِى کُلِّ لَحظَة شِفاکَ مِن مَرَضِ الذُّنُوبِ، و طَهِّر باطِنَکَ مِن کُلِّ کَذِبٍ و غَفلَة و ظُلمَة یَقطَعُکَ عَن مَعنَى الإخلاصِ لِوَجهِ اللهِ تَعالَى؛ إلى أن قال:
و قَالَ رَسُولُ اللهِ صلّى الله علیه و آله: قالَ اللهُ تَعالَى: الصَّومُ لِى و أنا أجزِى بِهِ. وَ الصَّومُ یُمِیتُ مُرادَ النَّفسِ و شَهوَة الطَّبعِ الحَیَوَانِىِ، و فِیهِ صَفاءُ القَلبِ و طَهارَة الجَوارِحِ و عِمارَة الظّاهِرِ و الباطِنِ و الشُّکرُ عَلَى النِّعَمِ و الإحسانُ إلَى الفُقَراءِ و زِیادَة التَّضَرُّعِ و الخُشُوعِ و البُکاءِ و حَبلُ الالتِجاءِ إلَى اللهِ
ثُمَّ سَبَبُ انکِسارِ الهِمَّة و تَخفِیفُ السَّیِّئاتِ و تَضعِیفُ الحَسَناتِ و فِیهِ مِنَ الفَوائِدِ ما لا یُحْصَى، و کَفَى ما ذَکَرناهُ مِنهُ لِمَن عَقَلَه و وُفِّقَ لاستِعمالِهِ، إن شاءَ اللهُ تَعالَى؛ انتهى. (مصباح الشریعة، ص 135 و 136)
(امام صادق علیه السّلام فرمودند: رسول خدا صلّى الله علیه و آله و سلّم فرمود: روزه سپرى است که از آفتها و امراض دنیوى محافظت مى نماید و حجابى است از عذاب آخرت، پس هنگامى که قصد روزه داشتى نیّت خود را از روزه، نگهدارى و در بند کشیدن نفس از شهوتها و کوتاه نمودن میل و اراده به خطوات و راههاى شیطان قرار ده؛ و خود را در جایگاه افراد مریض قرار بده که هیچ اشتهائى به غذا و نوشیدنى ندارند، و در هر لحظه از خداى متعال انتظار شفاى از گناهان گذشته را داشته باش، و باطن خود را از هر عمل خلاف واقع و غفلتى که موجب کدورت و ظلمت است پاک گردان. کدورت و غفلتى که تو را از حقیقت اخلاص و صفاى ضمیر در افعال و کردارت نسبت به پروردگار باز دارد، و پس از بیان مطالبى حضرت فرمودند: رسول خدا صلّى الله علیه و آله و سلّم فرمودند:
خداى متعال مى گوید: روزه اختصاص به من دارد و من خود پاداش آن را خواهم داد و یا اینکه من خود پاداش آن خواهم بود. و روزه مى میراند خواهش ها و امیال شهوانى و حیوانى نفس را، و موجب پاکیزگى قلب و روان و طهارت اعضاء و جوارح، و اصلاح ظاهر و باطن آدمى، و سپاس بر نعمتهاى الهى، و نیکى و مساعدت به فقرا و زیادت تضرّع و انابه و خشوع و گریه و تمسّک به ریسمان عنایت حق، خواهد شد.
در عین حال نیز سبب فروکش نمودن امیال نفسانى و تخفیف گناهان و زیادتى ثواب بر کارهاى پسندیده است، و در روزه منافع و فائده هائى نصیب انسان مىشود که از شمارش فراتر است، و در این گفتار براى کسى که عقل خود را بکار انداخته، و توفیق عمل به آن را از ناحیه پروردگار داشته باشد کفایت است، انشاء الله تعالى. )
باید روزه دار علاوه بر إعمال شرائط صوم الخاص، از غیر خدا چشم ببندد و لحظه اى نگذارد یاد غیر خدا داخل در دل او شود؛ باید دل را از افکار دنیویه و آرزوهاى شیطانیّه پاک کند و از همّت هاى دنیّه دور نگهدارد. و بطور کلّى شخص صائم نگذارد خاطرات و صور داخل در ذهن او شود، و آنچه از نیّتها و افکار او را مى گیرد همه خدا باشد و بس. در این هنگام است که مسافر به مقصد مى رسد، نور خدا در دل او پیدا مى شود، و جمال او، صفات و اسماء حُسناى او بر بنده مکشوف مى گردد و خدا در دل مؤمن جاى مى گیرد.
در حدیث قدسى وارد است: لایَسَعُنِى أرْضِى و لاسَمَائِى، و لَکن یَسَعُنِى قَلبُ عَبدِى المُؤمِنِ بِى. (عوالى اللئالى، ج 4، ص 7)
(ظرفیّت و سعه جلوات ذاتیّه مرا ندارد نه زمین من و نه آسمانهاى من ولیکن ظرفیّت آنرا قلب بنده مؤمن من خواهد داشت)
رَزَقَنا اللهُ و جَمیعَ إخوانِنا بِمُحَمَّدٍ و آلِهِ الطّاهِرینَ.
مؤمن در آن هنگام غیر خدا نمى بیند و از غیر خدا نمى شنود؛ دست او دست خدا، پاى او پاى خدا، چشم و گوش او چشم و گوش خدا مى گردد، خیمه و خرگاه خود را از هر دو جهان تکان داده، بار خود را در حریم قدس و حرم امان الهى فرود مى آورد و باب مناجات قلبى او با خود ربّ الأرباب و ملک الملوک باز مى شود و فاش مى گوید:
تَرَکتُ لِلنّاسِ دُنیاهُمْ و دِینَهُم شُغلًا بِذِکرِکَ یا دِینِى و دُنیائِى
کانَت لِقَلبِى أهواءٌ مُفَرَّقَة فَاستَجمَعتُ مُذ رَأتکَ العَینُ أهوائِى (تاریخ مدینة دمشق، ج 7، ص 22.)
(واگذار نمودم به مردم هم دینشان را و هم دنیایشان را، و براى خود اشتغال به یاد تو را برگزیدم اى کسى که هم دین من و هم دنیاى من هستى. قبل از آنکه با تو آشنا شوم قلب من به هر سو گرایش و به هر چیزى متمایل مى شد. ولى پس از آنکه چشم من به جمال روى تو منوّر شد تمام آن هواها و میلها فقط در مصاحبت و همنشینى با تو متمرکز و منحصر گردید.)
خداوند متعال وصول به چنین مرتبهاى را نصیب ما و تمامى برادران ایمانى ما بگرداند بمحمد و آله طاهرین.