گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


جزیره خضراء در کلام ارزشمند علامه طهرانی ره

خرافات، باطلی است که در کنار حقیقت همچون علف هرز به شکل گیاهی سودمند جلوه نمایی می کند و خود را بجای آن می نشاند. یکی از مباحثی که پیرامون امام زمان علیه السلام طرح می شود و عاشقان و جویندگان راه حقیقت و سعادت و وصول به آن حضرت را در حاشیه برده و به تخیلات سرگردم می کنند، بحث از مکان زندگی امام زمان علیه السلام و عمدتا جزیره خضراء است. حضرت علامه طهرانی در بیانی شیوا پرده از این راز برمی دارند.

بسم الله الرحمن الرحیم

جزیره خضراء در کلام ارزشمند علامه طهرانی ره

منبع: امام شناسى تالیف علامه طهرانی رحمة الله علیه ج ‏17، ص 298

جزیره خضراء که غالباً جزیره‏ ها خضراء هستند (سر سبز از درخت و گیاه) اوَّلًا در مغرب اندلس محل مهدى خلیفه فاطمیّین بوده است که اینک در زیر آب فرورفته است. جزیره خضراء محل مهدى بوده و بعداً به آن کلمه قائم را افزودند و شد: محل مهدى قائم، و بعداً گفتند لابد مهدى باید زن داشته باشد زیرا امکان ندارد امام زمان به سنَّت پیغمبر عمل نکند، و آن فرزندان هم فرزندانى دارند وَ هَلُمَّ جَرّاً.

مثلّث برمودا خلیجى است که در تحت آن معدن مغناطیس متحرّک وجود دارد، و هر کشتى و أحیاناً هر هواپیما از آنجا عبور کند آن را به خود جذب مى‏کند. چه کسى گفته است که آنجا جزیره‏اى است محل اقامت حضرت؟! امروز با ماهواره‏ها تمام نقاط زمین را عکس بردارى کرده‏اند و حتى در ایران گفته‏اند: چند دریاچه وجود دارد که در نقشه جغرافیائى موجود نیست و بعضى گفته‏اند: امکان دارد سدّهائى بوده باشد که جدیداً احداث شده و به صورت دریاچه درآمده است.

و چرا جزیره خضراء در مثلّث برمودا کشتیها و طیّاره‏ها را ساقط کند و غرق نماید گرچه همه سرنشینان آن مشرک بوده باشند؟! مگر امام زمان مرکز عدل و کانون رحمت نیست؟! و بدون اتمام حُجَّت و اقامه برهان حتّى کفّار حربى را نمى‏کشد تا چه رسد به مستضعفان! آیا امام زمان این آیه را نخوانده است: وَ مَا کَنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا [5].

(ابداً دأب و دَیْدن ما آن نیست که عذاب کنیم مگر زمانى که رسولى را بفرستیم و حجّت را تمام نمائیم.)

امروزه بسیارى از ظهور حضرت در هراس هستند. مى‏گویند: چون وى ظهور کند ما را مى‏کشد. این عقیده افسانه‏اى است باطل. او تا حجّت را بر فرد فرد مردم تمام نکند کسى را نمى‏کشد. او دوست را نمى‏کشد. او منکر و معاند و دشمن را مى‏کشد. پس چرا ما از وى و از ظهور وى گریزان باشیم؟! ما در انتظار فرج هستیم تا یک نظر مرحمت بفرماید و جان و روح و نفس ما را زنده و شاد و شاداب و سرشار از عشق خدائى کند!

داستان جزیره خضراء را مجلسى در «بحار الانوار» نه در ضمن اصول معتبره و روایات وارده از آن اصول آورده بلکه تصریح مى‏کند که چون من براى صحّت آن سندى نیافتم در بابى علیحده به عنوان اشیاء یافت شده بدون سند ذکر کرده‏ام. و مى‏گوید: من چنین رساله مشتهره‏اى را که به قصّه جزیره خضراء در بحر أبیض است یافته‏ام و دوست داشتم آن را ذکر کنم. تا مى‏رسد به اینجا که صاحب رساله (که مجهول است) مى‏گوید:

من یافتم در خزانه أمیر المؤمنین علیه السلام و سیّد الوصیّین و حجّة ربّ العالمین و امام المتّقین على بن أبى طالب علیه السلام به خطّ شیخ فاضل و عالم عامل: فضل بن یحیى بن على طَیِّبى کوفى- قدّس الله روحه- این مطالب را ...

محدّث نورى؛ در کتاب «نجم ثاقب» این داستان را مفصّلًا ذکر کرده است و در پایان آن گفته است: علّامه مجلسى در «بحار» و فاضل خبیر میرزا عبد الله اصفهانى در «ریاض العلماء» نقل نموده‏اند از رساله جزیره خضراء که صاحب رساله گفت: یافتم به خطّ شیخ فاضل- تا آخر قضیّه و اشاره نکرده‏اند به اسم یابنده و جامع حکایت و به همین قدر اکتفا نموده‏اند در اعتبار. و لکن فاضل صالح آقاخوند ملّا کاظم هزار جریبى تلمیذ استاد اکبر علّامه بهبهانى در کتاب «مناقب» خود گفته که این حکایت منقول است از خط شیخ اجلّ افضل ... محمّد بن مکّى مشهور به شهید به نقل جمعى از مؤمنان تقىِّ ثقه معتمَد به لَفظ عربى. [6]

تا آنکه گوید: و اما فضل بن یحیى راوى اصل حکایت پس او از معروفین علماست. شیخ حرّ فرموده است: او فاضل و عالم و جلیل است و «کشف الغُمَّة» را از مؤلّفش على بن عیسى إربلى روایت و آن را به خط خود نوشته است و از على بن عیسى براى او اجازه‏اى است. سنه ششصد و نود و یک- تا آخر کلام [7].

حقیر گوید: اوّلًا جلالت و علم و فضل عالم جلیل: فضل بن یحیى، رساله را معتبر نمى‏کند زیرا مرد راوى از او مجهول مى‏باشد نه خود او. و جعل کنندگان حدیث از زبان شخص مشهور و معتمدى جعل مى‏کنند نه از هر کس.

و ثانیاً نقل آقاخوند ملّا کاظم هزار جریبى از جمعى از مؤمنان متّقى و موثّق که راوى رساله شهید مى‏باشد به طور حتم نادرست است. زیرا شهید در سنه 734 متولد و در سنه 786 در سن 52 سالگى به شهادت رسیده، [8] و انشاء کننده این رساله آن را در سنه 699 عنوان کرده است. پس شهید که بعد از جریان واقعه مسطوره جزیره خضراء به فاصله سى و پنج سال متولد شده است چگونه امکان دارد راوى این رساله باشد؟! و علاوه ما در متن رساله مطالبى را مى‏یابیم که خلاف واقع است [9].

دوم: در رساله به وضوح تصریح دارد که در قرآن کریم تحریف لفظى واقع شده است و این خلاف حقیقت است. (همین مجلّد ص 170)

سوم آنکه: از بدو رساله ص 162 ظاهر است که این شخص مسافر به جزیره بدون عیال و به طور تجرّد در دمشق تحصیل مى‏کرده است ولى در ص 172 مطلب به عکس مى‏باشد. در آنجا صاحب جزیره به او مى‏گوید: إنّک ذو عیال و غبت عنهم مُدَّةً مدیدةً و لا یجوز التخلّف عنهم أکثر من هذا! چهارم آنکه تعداد لشگرى که در روز جمعه وسط ماه حرکت مى‏کردند و هرج و مرج عظیم مى‏نمودند و امراء لشگر بوده‏اند بنابر گفتار صاحب جزیره سیصد نفر بوده‏اند و نیاز به ضمیمه سیزده نفر داشته‏اند تا حضرت ظهور کنند. (ص 171) و چون این قضیّه در سنه 699 واقع شده است (ص 159) بنابراین تا به حال که سنه 1414 مى‏باشد و هفتصد و پانزده سال از آن مى‏گذرد چطور آن سیزده نفر تکمیل نشدند؟! اگر آن سیصد نفر، نوعى بوده‏اند نه شخصى، چرا در مدّت چهارصد سال از غیبت حضرت سیصد نفر به وجود آمد و در مدّت 715 سال سیزده تن نوعى ضمیمه نشد؟! و اگر آن سیصد نفر، شخصى بوده‏اند نه نوعى، پس باید به زودى در همان سنوات سیزده نفر دیگر افزوده شده باشد و حضرت ظهور فرموده باشند!

مرحوم محدّث نورى؛ گوید: و در مجلّد سماء و عالم «بحار» نقل کرده از کتاب قسمت أقالیم ارض و بلدان آن که تألیف یکى از علماى اهل سنَّت است که او گفته: «بلد مهدى» شهرى است نیکو و محکم، بنا کرده آن را مهدى فاطمى و براى آن قلعه قرار داده، و از براى آن درهائى از آهن قرار داد که آهن هر درى زیاده است از صد قنطار. و چون آن را بنا نمود و محکم کرد گفت: الآن ایمن شدم بر فاطمیّین. [10]

مُعَلِّق این مجلد از کتاب «بحارالانوار» مجلسى: عالم متضلّع خبیر شیخ محمد باقر بهبودى در تعلیقه خود در این قسمت از کتاب گویند:

این داستان، داستانى است ساختگى و تخیّلى، که آن را نویسنده‏اش بر رسم قصّه گویان و داستانسرایان نگارش داده است. و این گونه داستانسرائى در این زمان متداول است و آن را رمانتیک گویند و تأثیر عظیمى در نفوس خوانندگان دارد چون‏ بدان سوى منجذب مى‏شوند، بنابراین اشکالى ندارد هنگامى که مردم بدانند این داستان، قصّه‏اى است تخیّلى! [11]

آیة الله محقّق خبیر حاج میرزا ابو الحسن شعرانى نیز به طور اشاره از پندارى بودن جزیره خضراء و مثلَّث برمودا عبور فرموده‏اند، و جناب آیة الله حاج شیخ حسن حسن زاده آملى آن را بازگو کرده‏اند. [12]

بارى وجود أقدس امام زمان: حجّة بن الحسن العسکرى- عجّل اللّه تعالى فرجه الشَّریف- از روایات متواتره مستفیضه ثابته به اجماع امَّت، به دلیل عقل، مطلبى است برهانى. دیگر شیعه چه نیاز به نقل شواهد و مطالب ضعیف و بدون اعتبار دارد که در کتب خود بگنجاند؟!

این گونه روایات جزیره خضراء که مخالف واقع و اعتبار است آیا جز سخریّه به دست معاند و دشمن مگر ثمر دیگرى دارد؟!

جائى که استاد شیعه شناس و صاحب کرسى شیعه شناسى فرانسه پروفسور هانرى کُرْبَن به مذهب شیعه تنها به واسطه اعتقاد به وجود امام زمان امام زنده گرایش پیدا مى‏کند و آن را اصیل‏ترین مذهب در دنیا به شمار مى‏آورد و بر آن اساس، دلیل عقلى اقامه مى‏کند، دیگر ما نباید از اصول مسلَّمه عقلیّه معتبره و نقلیّه صحیحه تجاوز کنیم و با نقل کلمات مشکوکه و حکایات تخیّلیّه خود را سرگرم سازیم.

اللهم صل علی محمد و آل محمد

[1] آیه 15، از سوره 17: اسراء.

[2] «نجم ثاقب» طبع سنگى رحلى، ص 66 و ص 67.

[3] «نجم ثاقب» طبع سنگى رحلى، ص 66 و ص 67.

[4] «هدیّة الأحباب» محدّث قمى ص 166 و ص 167.

[5] با توجّه و دقّت در مضمون این رساله، مواقعى به نظر مى‏رسد که تحقیقاً خلاف واقع مى‏باشد و ما در اینجا به ذکر چهار مورد از آن اشاره مى‏نمائیم: اوّل پرسنده از مرد درون جزیره خضراء سؤال مى‏کند: از کجا و به چه طریق این مذهب تشیّع به شما وارد شد؟! وى مى‏گوید: از طریق ابو ذر غفارى هنگامى که عثمان او را به شام تبعید نمود و معاویه او را به این سرزمین ما تبعید کرد. با آنکه مى‏دانیم: معاویه ابو ذر را به همان نواحى اطراف شام و فلسطین یعنى به نواحى جبل عامل تبعید کرد، نه به اندلس. اندلس در زمان معاویه هنوز فتح نشده بود و میان جبل عامل و اندلس هزارها کیلومتر فاصله وجود دارد. («بحارالانوار» ج 52 ص 173)

[6] «نجم ثاقب» ص 68.

[7] «بحارالانوار» طبع کمپانى، ج 13 ص 143 تا ص 147 و طبع حروفى ج 52، ص 159 تا ص 174. و آقاى بهبودى این تعلیقه را در ص 159 از طبع جدید ذکر کرده است.

[8] «مجلّه نور علم» شماره 50- 51 یادنامه بیستمین سال درگذشت علّامه شعرانى، ص 18 و ص 19.

ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.