مواعظ و نصایح إمام صادق علیه السلام در موضوعات مختلفه و از جهات متعدّده بسیار مى باشد ولیکن در اینجا به آنچه که اختصاص به ارزش و تحصیل علم و عمل بدان دارد بسنده کرده و آن را از کتاب گهربار امام شناسی از تالیفات مرحوم علامه آیت الله حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی اعلی الله مقامه تقدیم می کنیم
بسم الله الرحمن الرحیم
تعالیم امام صادق علیه السلام به تحصیل علم و عمل به آن
منبع: امام شناسى، تالیف حضرت آیت الله علامه طهرانی ره، ج 17، ص 35
مواعظ و نصایح إمام در موضوعات مختلفه و از جهات متعدّده بسیار مىباشد ولیکن ما در اینجا به آنچه که اختصاص به طُلَّاب علوم دارد اکتفا مىنمائیم:
عَمرو بن أبى المِقْدام [1] گفت: در نخستین مرتبهاى که من بر حضرت أبو عبد الله علیه السلام وارد شدم، فرمود: تَعَلَّمُوا الصِّدْقَ قَبْلَ الْحَدِیثِ! [2] «پیشتر از آنکه علم حدیث را فرا گیرید، صدق و راستى را فراگیرید!»
واقعاً چقدر این نصیحت، نصیحت گرانقدرى است! امام لا زال و به طور مستمرّ به هر کس از محبّان و دوستان و موالیانش که بر وى داخل مىشدند، وصیّت و سفارش به «صِدْق و أدَاءِ أمَانت» مىکرد، و این امرى تعجّب آور نیست چون سعادت انسان در این حیات دنیا، و وفور مال و جاه، و اطمینان مردم به او، و رضایت به او براى حکومت در میان مردم منوط به این دو امر مىباشد.
و اما ارشاد امام به طلب علم چقدر با تعبیرات مختلفه، بسیار است!
گاهى مىفرماید: لَسْتُ احِبُّ أنْ أرَى الشَّابَّ مِنْکُمْ إلَّا غَادِیاً فِى حَالَیْنِ، إمَّا عَالِماً أوْ مُتَعَلِّماً. فَإنْ لَمْ یَفْعَلْ فَرَّطَ، وَ إنْ فَرَّطَ ضَیَّعَ، وَ إنْ ضَیَّعَ أثِم. [3]
«من آنچنان نمىباشم که دوست داشته باشم جوان شما را بنگرم مگر آنکه چاشتگاهان یا مردى عالم بوده باشد و یا متعلّم! پس اگر این طور نباشد کوتاهى کرده است، و اگر کوتاهى کند خود را ضایع نموده است، و اگر خود را ضایع کند گناه کرده است.»
و گاهى دیگر مىفرماید: اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ تَزَیَّنُوا مَعَهُ بِالْحِلْمِ وَ الْوَقَارِ! [4]
«در طلب علم باشید، و با فراگرفتن آن خود را أیضاً با حِلْم و وقار زینت کنید!»
در اینجا مىبینیم امام علیه السلام اقتصار بر ترغیب و تحریض بر علم ننموده است بلکه آنان را تشویق فرموده و وادار کرده است تا خود را به صفت حلم و وقار زینت بخشند. بلکه با صفت تواضع علمشان را بیامیزند، همان طور که در یکى از کلماتش فرموده است:
وَ تَوَاضَعُوا لِمَنْ تُعَلِّمُونَهُ الْعِلْمَ، و تَوَاضَعُوا لِمَنْ طَلَبْتُمْ مِنْهُ الْعِلْمَ، وَ لَا تَکُونُوا عُلَمَاءَ جَبَّارِینَ، فَیَذْهَبُ بِاطِلُکُمْ بِحَقِّکُمْ!» [5]
«تواضع کنید نسبت به شاگردانتان، و تواضع کنید نسبت به معلِّمانتان! و نبوده باشید علماى متکّبر مستکبر جبّار خودخواه، تا باطل شما غلبه کند و حقّ را از شما بزداید!»
و حقّاً چه نصیحت دقیقى است، و چه تعلیم عالى مرتبهاى! زیرا علم تا مقرون با فروتنى نبوده باشد نه به خود انسان و نه به مردم سودى نمىبخشد. و در آن صورت مردم از صاحب تکبّر متنفّر مىگردند؛ آنگاه جبروتیّت نفس، آن مقدار حقّى را که با انسان است از میان مىبرد.
و امام علیه السلام به طالبین علم ارشاد فرموده مىگوید:
وَ لَا تَطْلُبِ الْعِلْمَ لِثَلَاثٍ: لِتُرَائِىَ بِهِ، وَ لَا لِتُبَاهِىَ بِهِ، وَ لَا لِتُمَارِىَ بِهِ. وَ لَا تَدَعْهُ لِثَلَاثٍ: رَغْبَةٍ فِى الْجَهْلِ، وَ زَهَادَةٍ فِى الْعِلْمِ، وَ اسْتِحَیاءٍ مِنَ النَّاسِ. وَ الْعِلْمُ الْمَصُونُ کَالسِّرَاجِ الْمُطْبَقِ عَلَیْهِ.» [6]
«براى سه منظور دنبال علم مرو: براى آنکه با آن خود نمائى کنى، و براى آنکه با آن افتخار کنى، و براى آنکه با آن مجادله بنمائى! و براى سه منظور هم علم را رها مکن: میل به نادانى، و کم ارزش شمردن علم، و حیا نمودن از مردم! و علمِ محفوظ و دست نخورده مانند چراغى است که بر روى آن سرپوش بگذارند.»
حضرت امام صادق علیه السلام در این عبارات در صدد آن است که بفهماند: طلب علم باید به جهت ارزش خود علم باشد، و به جهت بهره بردارى امَّت. بنابر این اگر علم را براى خودنمائى، و یا مباهات، و یا جدال تحصیل کنند آن علم نه به فراگیرندهاش ثمرى مىرساند و نه به مردم. بلکه طالب علم در این صورت خود زیان مىبیند و به امّت نیز زیان مىرساند.
همچنانکه ترک کردن علم به خاطر دوست داشتن جهل، و بى ارزش دانستن علم، و استحیاى از مردم کاشف است از حماقت. و در حیائى که آدمى را بر صفت رذیله وادارد و از فضائل دور کند خیرى وجود نخواهد داشت. و انتفاع مردم از علم به انتشار علم است، و فائدهاى از چراغ برنخیزد هنگامى که بر روى آن ظرفى را واژگونه بنهند.»
و به سبب نفاست علم است که امام علیه السلام بر طلب علم تحریض و ترغیب نموده است اگرچه بدست آوردن آن مستلزم مؤونه سنگین گردد، و فرموده است: اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِخَوْضِ الْمُهَجِ وَ شَقِّ الْلُّجَج. [7]
«تحصیل علم کنید اگرچه به ریختن خون دلها، و به شکافتن گردابها و لجّههاى عظیمه آبهاى دریا و پیمودن دریاها و اقیانوسها باشد.»
و از آنجائى که نفوسى که داراى علم هستند متفاوت مىباشند، حضرت نهى مىکند که علوم را از مردمان غیر أهل فراگیرند و مىفرماید:
اطْلُبُوا الْعِلْمَ مِنْ مَعْدِنِ الْعِلْمِ، وَ إیّاکُمْ وَ الْوَلَایِجَ فَهُمُ الصَّادُّونَ عَنِ اللهِ. [8]
«علم را از معدنش طلب کنید، و از کسانى که علم را به خود چسبانیدهاند و به ظاهرشان آراستهاند ولى علم، به باطن و درونشان نرسیده است اجتناب نمائید، زیرا که آن جماعت راه خدا را بر روى مردم مىبندند و قاطعان طریق خدا مىباشند!»
ما با شهود و عیان مىیابیم که شاگرد از روح استادش تَغَذِّى مىکند و متعلّم از جان و نفس معلِّم اخذ مىکند و با تعالیم استاد سیر و سیراب مىگردد. بنابراین اگر استاد گمراه باشد شاگرد به گمراهى نزدیک مىشود، و اگر استاد راه یافته و هدایت شده باشد شاگرد نیز به هدایت قریب مىگردد. زیرا غریزه مُحاکات در نفوس شدید است بالاخصّ میان نفس شاگرد که نسبت به استادش جنبه پذیرش و انفعال دارد، و استادش نسبت به او جنبه القاء و فعل.
امام جعفر صادق علیه السلام تنها ترغیب و سفارش أکید بر طلب علم ندارند، بلکه از شاگردان و متعلّمان مىخواهند تا وقتى که علم را آموختند به پیرو آن عمل را به کار بندند. و مىفرماید:
تَعَلَّمُوا الْعِلْمَ مَا شِئتُمْ أنْ تَعَلَّمُوا فَلَنْ یَنْفَعَکُمُ اللهُ بِالْعِلْمِ حَتَّى تَعْمَلُوا بِهِ، لِانَّ الْعُلَمَاءَ هَمُّهُمُ الرِّعَایَةُ، وَ السُّفَهَاءَ هَمُّهُمُ الرِّوَایَةُ.» [9]
«فرا بگیرید علم را به هر قدر که بخواهید فرا بگیرید. اما بدانید که: علم به شما منفعتى نمىرساند تا زمانى که آن را به کار بندید! به جهت آن که همّت و غایت مقصود و منظور علماء آن است که مراعات پیاده کردن علوم را در نفوس خود بنمایند، و امّا سفهاء همّت و مرادشان حفظ کردن و بیان نمودن و روایت کردن آن است براى دگران
و مىفرماید: الْعِلْمُ الَّذِى لَا یُعْمَلُ بِهِ کَالْکَنْزِ الَّذِى لَا یُنْفَقُ مِنْهُ؛ أتْعَبَ نَفْسَهُ فِى جَمْعِهِ وَ لَمْ یَصِلْ إلَى نَفْعِهِ. [10]
«علمى که بدان عمل نگردد همچون گنجى است که از آن بهره نگیرند. انسان خود را در گرد آورى آن به رنج و مشقّت افکنده است و به ثمرهاش دست نیافته است.»
و مىفرماید: مَثَلُ الَّذِى یَعْلَمُ الْخَیْرَ وَ لَا یَعْمَلُ بِهِ مَثَلُ السِّرَاجِ یُضِىءُ لِلنَّاسِ وَ یُحْرِقُ نَفْسَهُ. [11]
«مثل آن کس که خوبى را مىداند و بدان عمل نمىکند مثل چراغ است که براى مردم نور مىدهد ولى خودش را مىسوزاند.»
و مىفرماید: إنَّ الْعَالِمَ إذَا لَمْ یَعْمَلْ بِعِلْمِهِ زَلَّتْ مَوْعِظَتُهُ عَنِ الْقُلُوبِ کَمَا یَزِلُّ الْمَطَرُ عَنِ الصَّفَا. [12]
«عالمى که به علمش عمل ننماید موعظه وى از دلهاى مردمان لغزش مىکند و فرو مىریزد همچون باران که چون بر سنگ صیقلى سخت فرو ریزد از آن لغزش مىکند و مىریزد.»
امام جعفر صادق علیه السلام دستور مىدهد تا آنچه را که تعلّم مىکنند محفوظ دارند و بنویسند، و لهذا مىفرماید: اکْتُبُوا فَإنَّکُمْ لَا تَحْفَظُونَ حَتَّى تَکْتُبُوا! [13]
«بنویسید! زیرا شما علومتان را نمىتوانید حفظ کنید مگر زمانى که آن را بنویسید!»
و در این امر مهمّ به مُفَضَّل بن عُمَر مىفرماید: اکْتُبْ وَ بُثَّ عِلْمَکَ فِى إخْوَانِکَ فَإنْ مِتَّ فَوَرِّثْ کُتُبَکَ بَنِیکَ فَإنَّهُ یَأتِى زَمَانُ هَرْجٍ مَا یَأنَسُونَ فِیهِ إلّا بِکُتُبِهِم. [14]
«علومت را بنویس و آن را در میان برادرانت پخش کن، و هنگام مرگ کتب خود را براى فرزندانت به ارث بگذار! به جهت آنکه زمان هرجى در آینده خواهد آمد که در آن زمان مردم شیعه انس نمىتوانند بگیرند مگر به کتابهایشان!»
و مىفرماید: احْفَظُوا بِکُتُبِکُمْ فَإنَّکُمْ سَوْفَ تَحْتَاجُونَ إلَیْهَا. [15]
«از کتابهایتان پاسدارى کنید به جهت آنکه در آینده بدانها نیازمند خواهید شد!»
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فقط فضیلت علم را براى زمان خود اراده نکرده است، بلکه براى جمیع أعصار و أجیال مىخواهد، همان طور که وى سفارش به خصوص تعلّم ننموده است مگر آنکه با آن علم جمیع فضائل را فراگیرند، همچنانکه در ضمن وصایایش خواهى دید، و همچنانکه از گفتارش معلوم مىگردد که: فَإنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ إذَا وَرَعَ فِى دِینِهِ، وَ صَدَقَ الْحَدیثَ، وَ أدَّى الامَانَةَ، وَ حَسَّنَ خُلْقَهُ مَعَ النَّاسِ، قیلَ: هَذَا جَعْفَرِىٌّ، وَ یَسُرُّنِى ذَلِکَ وَ یَدْخُلُ عَلَىَّ مِنْهُ السُّرُورُ، وَ إنْ کَانَ عَلَى غَیْرِ ذَلِکَ دَخَلَ عَلَىَّ بَلَاوُهُ وَ عَارُهُ، وَ قِیلَ: هَذَا أدَبُ جَعْفَر. [16]
«چون مردى از شما در دینش با تقوى باشد، و در گفتارش راستگو، و أمانت را ادا کند، و اخلاقش را با مردم نیکو گرداند، درباره او گفته مىشود: این مرد جعفرى مذهب است. و این موجب سرور من مىشود، و از ناحیه وى در دل من سرور پیدا مىگردد. و اگر برخلاف این بوده باشد از ناحیه او بر من بَلا و عار و ننگش پدیدار مىشود، و دربارهاش گفته مىشود: این است ادب جعفر!»
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام و پدرانشان در زمان پیشین و پسرانشان در زمان پسین در حسن تربیت امَّت و توجیهشان به فضائل و ردعشان از رذائل با تمام انواع و اقسام وسائل کوشیده و در این طریق مجاهده نمودهاند. ولیکن گناهشان چیست در صورتى که مردم از سیر به سوى منهج حق إبا دارند، و از دست برداشتن از انحراف در جادّه باطل امتناع مىورزند.
پی نوشت:
[1] وى از ثِقات مشاهیر رجال امام صادق علیه السلام است.
[2] «اصول کافى»، باب الصِّدق و أداء الامانة.
[3] «مجالس» شیخ صدوق؛، مجلس یازدهم.
[4] «اصول کافى» ج 1، ص 36 حدیث اوّل.
[5] «مجالس» شیخ صدوق، مجلس هفدهم و «بحارالانوار»، طبع حروفى ج 2، ص 41 حدیث دوم.
[6] «بحارالأنوار» ج 17 ص 270.
[7] «»! اصول کافى» ج 1 ص 35 حدیث پنجم.
[8] کتاب زید زرّاد که از اصول معتبره است.
[9] «بحارالانوار»، ج 2 ص 37 حدیث پنجاه و چهارم.
[10] «بحارالانوار» ج 2 ص 37 تا ص 39.
[11] «بحارالانوار» ج 2 ص 37 تا ص 39.
[12] «بحارالانوار» ج 2 ص 37 تا ص 39.
[13] «اصول کافى» ج 1 ص 52 حدیث نهم و یازدهم.
[14] «اصول کافى» ج 1 ص 52 حدیث نهم و یازدهم.
[15] «!؟ اصول کافى» ج 1 ص 52.
[16] «اصول کافى» ج 2، ص 636.