گوهر معرفت - عرفان و اخلاق کاربردی

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره

پایگاه نشرِ علوم و معارف، تحت إشراف حجة الاسلام حاج شیخ محمّد شاهرخ همدانی از شاگردان علامه آیت الله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی ره


أسرار حجّ در کلام امام سجّاد علیه السلام

بهترین هدیه­ برای حجّ گزار و آرزومند ان با ارزشتر از شنیدن اسرار این عبادت بزرگ نیست و فضیلت هدیه دو چندان خواهد بود آنگاه که این سِرّ از زبان امام و پیشوای حج گزاران و زینت عبادت کنندگان عالم حضرت امام سجاد علیه السلام بازگو شود؛ 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

أسرار حجّ در کلام سید الساجدین علیه السلام

منبع: کتاب شریف مستدرک الوسائل، ج 10، ص 166 از کلمات درربار امام سجاد علیه السلام

بهترین هدیه­ برای حجّ گزار و آرزومند ان با ارزشتر از شنیدن اسرار این عبادت بزرگ نیست و فضیلت هدیه دو چندان خواهد بود آنگاه که این سِرّ از زبان امام و پیشوای حج گزاران و زینت عبادت کنندگان عالم حضرت امام سجاد علیه السلام بازگو شود:

در روایت است که شخصی به نام شبلى به حج رفته بود، و پس از انجام اعمال حج به حضور امام سید الساجدین علیه السلام مشرف شد، امام علیه السلام از وى پرسید: اى شبلى ! حج گزاردى ؟
شبلى : آرى ! با ابن رسول الله!
امام علیه السلام : زمانى که به میقات فرود آمدى ، آیا نیت کرده اى که جامه معصیت را از خود به در آورى و جامه طاعت بپوشى ؟
شبلى : نه .
امام علیه السلام : زمانى که از جامه خود برهنه شدى ، آیا نیت کردى که از ریا و نفاق برهنه شوى ؟
شبلى : نه .
امام علیه السلام : زمانى که غسل کردى ، آیا نیت کردى که خویشتن را از بدیها و گناه ها شست و شو دهى ؟
شبلى : نه .
امام علیه السلام : آیا خویشتن را پاکیزه کردى و احرام بستى و عقد وقت حج بستى ؟
شبلى : نه .
امام علیه السلام : زمانى که خود را پاکیزه کردى و عقد بستى ، آیا نیت کردى که آنچه را خداوند متعال حرام کرده است ، بر خویشتن حرام کنى ؟
شبلى : نه .
امام علیه السلام : خویشتن را پاکیزه نکردى و احرام نبستى و عقد حج نبستى .
امام علیه السلام : آیا داخل میقات شدى و تلبیه گفتى ؟
شبلى : آرى .
امام علیه السلام : آنگاه که داخل میقات شدى ، آیا نیت کردى که به نیت زیارت داخل شوى ؟
شبلى : نه .
امام علیه السلام : آنگاه که دو رکعت نماز گزاردى ، نیت کردى که به خداوند متعال به بهترین اعمال و بزرگترین حسنات عباد، که نماز است تقرب جویى ؟
شبلى : نه .
امام علیه السلام : آنگاه که تلبیه گفتى ، آیا نیت کردى که براى خداوند به هر طاعتى گویا شوى و از معصیت او، خود را باز دارى ؟
شبلى : نه .
امام علیه السلام : در میقات داخل نشدى و نماز نخواندى و تلبیه نگفتى (تلبیه یعنى لبیک گفتن)

سپس امام علیه السلام فرمود: آیا در حرم داخل شدى و کعبه را دیدى و نماز خواندى ؟
شبلى : نه .
امام علیه السلام : آنگاه که داخل حرم شدى ، آیا نیت کردى که بر خود هرگونه عیب اهل ملت اسلام را حرام کنى ؟
شبلى : نه .
امام علیه السلام : آنگاه که به مکه رسیدى و کعبه را دیدى و دانستى که آن خانه خداست ، آیا قصد خداوند سبحان کردى و از غیر او بریدى ؟
شبلى : نه .
امام علیه السلام : پس نه داخل مکه شدى و نه داخل حرم .
سپس امام علیه السلام فرمود: آیا طواف بیت را به جاى آوردى و ارکان را مس کردى و عمل سعى را انجام دادى ؟
شبلى : آرى !
امام علیه السلام : آنگاه که سعى کردى ، آیا نیت کردى که از همه گریختى و به سوى خداوند فرار کنى ، و صدق این نیت را علام الغیوب شناخت ؟
شبلى : نه .
امام علیه السلام : نه طواف بیت کردى و نه سعى به جا آوردى .
سپس امام علیه السلام فرمود: آیا در مقام ابراهیم علیه السلام وقوف کردى و در آن مقام دو رکعت نماز گزاردى ؟
شبلى : آرى !
امام علیه السلام در این هنگام صیحه اى برآورد که نزدیک بود از دنیا مفارقت کند، سپس فرمود: آه ! آه ! کسى که به مقام قرب رسیده و با خدا مصافحه کرده کجاست ؟ حق تعالى با آن عظمت و جلال ، مسکینى را به این مقام برساند، آیا جایز است بر او که حرمت چنین پروردگار مهربان را ضایع کند؟ هرگز چنین نیست که کسى با خدا مصافحه کند بعد از آن مخالفت او را جایز داند. پس از آن فرمود: آنگاه که در مقام ابراهیم ایستادى ، آیا نیت کردى که بر انجام هر طاعتى بایستى ، و پشت به هر معصیت بکنى ؟
شبلى : نه .
امام علیه السلام : آنگاه که در مقام ابراهیم دو رکعت نماز گزاردى ، آیا نیت کردى که چون نماز ابراهیم علیه السلام نماز گزارى ؟ و به نمازت ، بینى شیطان را به خاک مالیدى ؟
شبلى : نه .
امام علیه السلام : در مقام نایستادى و در آن نماز نخواندى .
پس از آن فرمود: آیا بالاى چاه زمزم بر آمدى ؟
شبلى : آرى !
امام علیه السلام : آنگاه که بر بالاى چاه زمزم بر آمدى ، آیا نیت کردى که بر طاعت برآمدى و چشمت را از معصیت پوشاندى ؟
شبلى : نه .
امام علیه السلام : پس بر چاه زمزم بر نیامدى و از آن ننوشیدى .
پس از آن فرمود: آیا سعى میان صفا و مروه را به جاى آوردى و در میان آن دو مشى و تردد داشتى ؟
شبلى : آرى !
امام علیه السلام : از سعى میان صفا و مروه ، آیا نیت کردى که در میان خوف و رجایى ؟
شبلى : نه .
امام علیه السلام : پس نه سعى کردى و نه مشى و ترد بین صفا و مروه .
پس از آن فرمود: آیا از مکه خارج شدى و به منى رفتى ؟
شبلى : آرى !
امام علیه السلام : به منى رفتى ، آیا نیت کردى که مردم را از زبان و دل و دست خود ایمن گردانى ؟
شبلى : نه .
امام علیه السلام : پس به منى نرفتى .
بعد از آن امام علیه السلام فرمود: (آیا در موقف عرفه وقوف کردى ؟ و بر جبل الرحمه برآمدى ؟ و شناختى خداوند متعال را در جبل الرحمه و جمرات خواندى ؟
شبلى : آرى !
امام علیه السلام : در موقف عرفه ، آیا معرفت حق سبحانه و تعالى و اطلاع او را بر سرائر و قلب خود شناختى ؟
شبلى : نه .
امام علیه السلام : بر جبل الرحمه که بالا رفتى اى ، آیا نیت کردى که خداوند هر مؤ من و مؤمنه را رحمت کند؟
شبلى : نه .
امام علیه السلام : آنگاه به مزدلفه (مشعر) رفتى ؟ و از آن جا سنگریزه ها از زمین برکندى ؟ و به مشعر الحرام مرور کردى ؟
شبلى : آرى !
امام علیه السلام : آنگاه که در مزدلفه مشى مى کردى و از آن سنگریزه ها بر مى کندى ، آیا نیت کردى که هر معصیت و جهل را از خود برکنى و هر علم و عمل را در خود نشانى ؟
شبلى : نه .
امام علیه السلام : به مشعر الحرام مرور کردى ، آیا نیت کردى که شعائر اهل تقوى و اهل خوف را شعار قلب خود قرار دهى ؟
شبلى : نه .
امام علیه السلام : در مزدلفه مشى نکردى و از آن سنگریزه ها بر نداشتى و به مشعرالحرام مرور نکردى .
پس از آن امام علیه السلام فرمود: در منى نماز گزاردى ؟ و رمى جمره کردى ؟ و حلق راءس (سر تراشیدت ) را انجام دادى ؟ و فدیه (قربانى ) خود را ذبح کردى ؟ و در مسجد خیف نماز خواندى ؟ و به مکه باز گشتى ؟ و طواف افاضه به جاى آوردى ؟
شبلى : آرى !
امام علیه السلام : آنگاه که به منى رسید و رمى جمره ها کردى ، آیا نیت کردى که به مطلب خود رسیدى و هرگونه حاجت تو بر آورده شده است ؟
شبلى : نه .
امام علیه السلام : آنگاه که سر تراشیدى ، آیا نیت کردى که از پلیدى ها پاک شدى و از هر گناه و بد عاقبتى که بنى آدم را است به در آمدى ، مثل آن روزى شدى که از مادر متولد شد؟
شبلى : نه .
امام علیه السلام : آنگاه که در مسجد خیف نماز خواندى ، آیا نیت کردى که نترسى ، مگر از خداوند و امیدوار نباشى مگر به رحمت او؟
شبلى : نه .
امام علیه السلام : آنگاه که قربانى خود را ذبح کردى ، آیا نیت کردى که طمع را سر بریدى و به ابراهیم علیه السلام به ذبح فرزندش اقتدا کردى ؟
شبلى : نه .
امام علیه السلام : آنگاه که به مکه بازگشت کردى و طواف افاضه به جاى آوردى ، آیا نیت کردى که افاضه (کوچ کردن ) به رحمت خدا کردى و به طاعت او بازگشت کردى و به سوى او تقرب جستى ؟
شبلى : نه .
امام علیه السلام : به منى نرسیدى و رمى جمره نکردى ، و حلق راءس انجام ندادى ، و قربانى ات را ذبح نکردى ، و در مسجد خیف نماز نگزاردى و طواف افاضه به جاى نیاوردى و به سوى خداوند تقرب نجستى ، چه است که تو حج نکردى .
سپس شبلى از تفریط حجش به ندبه و زارى افتاد و پیوسته آداب حج مى آموخت تا سال دیگر از روى معرفت و یقین حج بگزارد.

ارسال نظر و طرح سوال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.